ریش، داغ پیشانی، حقوقهای نجومی
رحیم پورازغدی٬ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته است: «در ماجرای فیشهای حقوقهای نجومی دیدید که برخی مدیران با تهریش، یقه بسته٬ سه انگشتر عقیق و کمی هم داغ مهر بر پیشانی برای خود حقوق ۱۰۰ میلیونی نوشتند و این یعنی اسلام اشرافیگری».
در این میان آقای پورازغدی دارند آدرس غلط می دهند. اینکه مدیرانی با ته ریش و سه انگشتر عقیق و یقه آخوندی و داغ پیشانی در حال غارت اموال کشور هستند، اظهر من الشمس است اما اینکه ایشان این رویه را به اسلام اشرافی متصل کند انحراف ریشه ها و علل این وضعیت و نوعی تلاش برای پنهان سازی است. ریشه این قبیل حوادث را نمی شود به چیزهای با معانی مبهم مانند اسلام اشرافی یا اسلام درویشی و … وصل کرد بلکه ریشه در همان فرمولی دارد که نظام در آغاز تاسیس خود بنیاد گذاشت:تاکید بر یک زهد ریایی و توزیع مناسب برپایه همین ظواهر تحت برچسب تعهد! وقتی سیستم گزینش بر پاشد که در آن یک نفر ظاهر الصلاح که خود یقه آخوندی به تن و انگشتر عقیق به انگشت داشت و داغ بر پیشانی مسولیت یافت تا از بچه های این مملکت برای استخدام در مورد نماز میت بپرسد و عده ای را مامور پرس و جو از همسایگان کردند تا کاشف به عمل آید که این جوان در صف نماز جمعه حاضر است یا نه ؛ بذری را کاشتند که چهره به سوی این زهد ریایی داشت. لابد فراموش کرده اند که چه سیستم پلیسی استنطاق جهت کشف عمل به مستحبات و واجبات شریعت راه انداخته بودند تا جوانی بتواند در اداره ای راه یابد و لقمه نانی به کف آورد. اینها ریشه این زهد ریایی است و هنوز آقایان می خواهند حوالت به موهومات دهند! علت و معلول از یک سنخند نه از سنخ مختلف!