بیانیه بنیاد فردوسی در پاسخ به گستاخی کارگردان نوپای سینما
در برنامه تلویزیونی هفت؛
حکیم فردوسی پیوند دهنده تمدنها و اندیشههای نژادهاست.
در سالهایی که خانوادههای ایرانی به شاهنامهخوانی روی آوردهاند و کودکان خود را به خوانش شاهنامه فردوسی تشویق میکنند و در سالهایی که در ایران و جهان فردوسیشناسی رونق گرفته است…
توهینآمیزترین سخنان در همه تاریخ درباره شناسنامه هویتی ایرانیان، شاهنامه حکیم توس مطرح میشود…
کارگردانی که به باور همه صاحبنظران، نه تنها شاهنامه را نخوانده بلکه فهم درستی هم از سرایش چنین کتاب سترگی ندارد و نمیداند چرا شاهنامه فردوسی پس از سرایش و دویست سال شاهنامهسوزی از سوی فرمانروایان نابخرد، همچنان در میان جهانیان گرانسنگ و گرانمایه به یادگار مانده است و از گنجینه موزهها، آکادمیها، کتابخانهها و دانشگاههای بزرگ جهان به شمار میرود.
کاش کمی از شوق شاهنامهخوانی کودکان و پیشکسوتان نقال قومها و نژادهای گوناگون ایرانی هم در برخی از کسانی که با بودجههای کلان چند سالی است، توانستهاند فیلم مستند خود را به جای فیلم سینمایی عرضه کنند، وجود داشت.
از مدیران سیمای ملی باید پرسید که چگونه کارگردانی در برنامه زنده تلویزیونی اجازه مییابد به بزرگترین حکیم ایرانی گستاخی نماید؟ و چگونه اجازه مییابد، میراث شاهنامه فردوسی که برایمان در یونسکو بیشترین ثبتهای جهانی را به دست آورده است با لقبهای نژادپرستانه، شعارگونه و اثری خشونتگرا و فاشیستی بخواند؟!
این حق برای دوستداران فردوسی و فردوسیپژوهان به ویژه بنیاد فردوسی باید وجود داشته باشد تا بتوانند در برنامههای زنده سیمای ملی از رازهای شاهنامه بگویند؛ ویژه آنکه بسیاری از هنرمندان سینمای ایران از دوستداران راستین شاهنامه فردوسی هستند.
از این کارگردان نوپا هم باید پرسید که آیا میداند در هنگامهای که کشور عزیزمان ایران به بقچه چهل تکهای از قومها و نژادها تبدیل شده بود؛ این فردوسی بزرگ بود که به تنهایی توانست با سرایش و نگارش دانشنامه شاهنامه، قومها و نژادهای ایرانی را یکپارچه کند و روحیه پهلوانی و سلحشوری را در میانشان ترویج کند و تاریخچه افتخارآمیزشان را به هماینان یادآور شود؟
این فردوسی بزرگ بود که آیینها، هنرها و دانشهای ایرانیان و بسیاری از تمدنهای جهانیان را با هوشمندی و زیرکی در منظومهای داستانی برایمان به یادگار گذاشت.
حکیم فردوسی، بیگمان بزرگترین حماسهسرای جهان است؛ او حکیمی است که حکمتاش سرچشمه فلسفههای اشراقی تا صدرایی بوده است.
شاهنامه فردوسی، بزرگنامه ادب فارسی است که ادیبان بسیاری در ایران و جهان را شیفته خود ساخته است.
امید آنکه رسانههای گروهی به ویژه خبرگزاریها، روزنامهها و رسانه ملی از گنجینه حکمی شاهنامه فردوسی بتوانند بهره گیرند تا نظارهگر حضور ناآگاهان در رویدادهای ملی نباشیم.
پاینده باد اندیشههای خردورزانه حکیم فردوسی
یاسر موحدفرد
دبیرکل و رییس بنیاد فردوسی
ایران دوستان گرامی در شبکههای اجتماعی هشتگ #من فردوسی هستم را استفاده کنید.