تاریخ ترکیه امتداد نسلکشیهاست
نویسنده : مجید آزادی
پروژههای ملت سازی در کشورهایی که ملت طبیعی و تاریخی ندارند معمولا در نفی یا نابودی گروههای مختلف ساکن در یک منطقه توسط گروه کوچک حاکم کلید میخورند. این نفی و نیست کردن گسترهای از زبان تا وجود انسانها را شامل میشود و تاریخ مملو از حوادثی ناگوار در این عرصه است. دولتمردان منطقهای که در گذشتهی نه چندان دور به عثمانی و امروز به نام ترکیه میشناسیم (صرف ترک خواندنِ کشوری که بیشترین ساکنان کُرد جهان را در کنار جمعیت ارمنی، زازا، چرکس، لاز، گرجی و… دارد نشان از جعلی بودن نام این کشور و تلاش برای آسیمیلاسیون جمعیتهای ساکن دارد) در پروژه ملتسازی خود فجایعی مرتکب شدهاند که از جمله رخدادهای ننگین در تاریخ بشری به شمار میآیند. ترکیهای که خود را ادامه عثمانی تعریف کرده است، در ادامه راهکار کشتار، دنبالهرو اسلاف خود بوده که در این متن به کوتاهی به هرکدام از این فجایع اشاره خواهیم کرد.البته این کشتارهای عثمانی مربوط به اواخر آن و مقدمات برآمدن دولت جوان ترکیه است؛عثمانی به نزدیک شدن به پایان کار در خود نطفه های دولت جوانی را پرورد که مجبور بود برای مشروعیت وجودی خود همه بنیان های تاریخی و واقعی را دستکاری کند.
نسل کشی یونانیها
در طی جنگ جهانی اول و پیامدهای آن (۱۹۲۳–۱۹۱۴) که منجر به فروپاشی امپراتوری عثمانی گردید، دولتمردان عثمانی دست به کشتار همهجانبهی جمعیت یونانی باقیمانده در امپراتوری عثمانی (که در آن زمان بیشتر در شمال آناتولی ساکن بودند) زدند. این عملیات شامل کشتار مردم عادی و تبعیدهای اجباری زنان و بچهها نیز بود که در خلال این تبعیدها به دلیل نبود آذوقه و دشواری راه جان میباختند. بنا بر منابع متعدد صدها هزار یونانی مستقر در عثمانی در خلال این نسلکشی جان باختند و تنها شمار کمی از نجاتیافتگان (بهویژه آنهایی که در مناطق شرقی آناتولی مستقر بودند) به کشورهای همسایه بهویژه روسیه پناهنده شدند. بااینحال پس از پایان جنگهای یونان و ترکیه (۱۹۲۲-۱۹۱۹) بیشتر بازماندگان نسلکشی در خلال قراردادهای میان دو کشور در سال ۱۹۲۳ از زمینهای خود رانده شده و به یونان فرستاده شدند.
نسلکشی آشوریها
نابودی عمدی و از پیش برنامهریزیشده جمعیت آشوری ساکن سرزمینهای تحت کنترل امپراتوری عثمانی در خلال و قبل از جنگ جهانی اول توسط ترکان جوان و توسط سلطان عبدالحمید دوم صورت گرفت. این نسلکشی با نسلکشی ارمنیان و یونانیان همزمان بوده است. نسلکشی جمعیت غیرنظامی آشوریها در مناطق شمال میانرودان بهویژه مناطق حکاری، طور عبدین، استان سعرد و مناطق جنوب شرقی ترکیه امروزی صورت گرفت. تعداد کشتهشدگان بر اساس آمار ارائهشده توسط پروفسور دیوید گانت، ۲۷۵٬۰۰۰ نفر بوده است.
نسلکشی ارمنیها
نسلکشی جمعیت ارمنی ساکن سرزمینهای تحت کنترل امپراتوری عثمانی در دوران جنگ جهانی اول (۱۹۱۵ تا ۱۹۱۷ میلادی) توسط دولتمردان عثمانی و رهبران قیام تُرکان جوان اطلاق میشود. عملیات در قالب کشتارهای دستهجمعی و نیز تبعیدهای اجباری در شرایطی که موجبات مرگ تبعیدشدگان را فراهم آورد، انجام میپذیرفت. امروزه تعداد کل قربانیان نسلکشی ارمنیان بهطور عام بین یک تا یک و نیم میلیون نفر برآورد شده است. بسیاری از محققان این رویدادها را نیز بخشی از همان سیاست نابودسازی قومی دولتمردان تُرک دانستهاند.
نسلکشی کُردها
در ادامهی نسلکشیها، ترکیه به کشتار، تبعید و تحقیر کُردهای ساکن در این کشور در طول سالیان گذشته پرداخته است. ازجمله میتوان به کشتار دِرسیم که در میانه سالهای ۱۹۳۷ و ۱۹۳۸ درجایی که اکنون استان تونجایلی نامیده میشود روی داده است اشاره کرد. در این سالها ۶۵ تا ۷۰ هزار کُردِ عَلَوی توسط ارتش ترکیه کشته و هزاران نفر تبعید شدند. بر پایه مجله تحقیقات نسلکشی، با رهبری گروه ترکان جوان برنامه از میان بردن هویت مردم کُرد، بیرون راندن آنها از سرزمین اجدادیشان و جابجایی آنها در گروهای کوچکتر انجام شده است. در این دوره مردم کُرد مجبور به جابجایی و پیادهرویهای مرگآور و اجبار به ترک کردن گردیدند. ترکان جوان این برنامه را در درازای جنگ جهانی اول اجرا کردند که در طی آن ۷۰۰ هزار کُرد و زازا مجبور به جابجایی اجباری شدند. در میان این جابجاییهای اجباری، حدود ۳۵۰ هزار نفر از آنان از بین رفتند. این کُردها توسط گروه ترکان جوان مجبور به راهپیماییهای مرگآور شبیه به آنچه برای ارامنه اتفاق افتاد شدند.
عفرین، چشم خونآلود دیگری در تاریخ خونبار ترکیه
در سالهای گذشتهی نزدیک نیز ترکیه به برخورد غیرانسانی خود با کُردها ادامه داده است. بمباران شهرهای قامشلی و آمِد و ویران کردن خانههای ساکنان آنجا و کشتاری که رخ داد قدم دیگری در راستای نابودی کُردهاست. در آخرین اقدام نیز ترکیه به عفرین که خارج از مرزهای ترکیه و در کشور سوریه است هجوم برده و با همکاری گروههای تروریستی اقدام به بمباران و کشتار ساکنان منطقه که بیشتر کُردها هستند کرده است. حجم ویرانی و کشتهشدگان از زبان بازماندگانی که در غارها و خرابهها زندگی میکنند بسیار تلخ و دهشتناک است.
سو استفاده ترکیه از شرایط وخیم سوریه و اقدام برای پیگیری سودای امپراتوری عثمانی، آنچنان غیرانسانی و شرمآور است که فقط تاریخ را یارای قضاوت درباره آن است. همتباران کُرد ما، در فقدان دولت حامی در ایران از یک سو و افتادن به دست احزاب چپ از سوی دیگر،از نبود پشتوانهای حقیقی رنجها بردهاند و میبرند. نه استقلال در هرجومرج دوای درد آنهاست، نه اتحاد با ابرقدرتی که برای مناسبتی از آنها بهرهای ببرد و در زمان سختی چشم و گوش بر آنها ببندد. یادآوری تاریخ حقیقی نیاکان و تلاش برای پیوستن به همتباران خویش، تنها نوشدارویی است که برادران وخواهران کُرد ما را از چرخه مرگ و تبعید نجات خواهد داد. در زمانهای که نوادگان سلطان سلیم دوباره جرات جولان در سرزمینهای ایرانی یافتهاند، نزدیک است فردایی که فرزندان شاهعباس دوباره مزدوران انیرانی را به پشت دروازههای ایران برانند.
پاینده ایران
درود بسيار عالى بود