جوابیه حجت کلاشی پیرامون مطلب مندرج در روزنامه کیهان
به نام خداوند جان و خرد
پاینده ایران
جناب آقای حسین شریعتمداری
مدیر مسول محترم روزنامه کیهان
با سلام ;
احتراما، در شماره 19960 روزنامه فوق الذکر به مورخه 6 تیر 1390 در بخش خبر ویژه تحت عنوان “مصاحبه نصفه کاره با بی بی سی”گفتاری خلاف واقع با عباراتی موهن در ارتباط با مصاحبه ی اینجانب با شبکه ی تلویزیونی بی بی سی درج شده بود که خواهشمند است توضیحات ذیل مطابق با قانون مطبوعات در همان صفحه چاپ شود.
1- گفتگویی که ازآن، نویسنده ی کیهان با عنوان مصاحبه ی نصفه کاره نام برده، مصاحبه ای کامل بود و هیچ کدام از پرسش های مصاحبه کننده ی بی بی سی نیز بدان نحو که آن نویسنده مدعی شده است، مطرح نشد تا اینجانب مجبور شوم با حالتی “آشکارا عصبی” گوشی را قطع نمایم.باشد که توجه کنید آگاهی رسانی دروغ، خلاف رسالت و اهداف والای روزنامه و روزنامه نگاری ست.
2- در آن نوشتار، جهت حمله ی کلامی به اینجانب تعبیرعضویت در”گروهک حزب پان ایرانیست”به کار رفته است که البته سیاق کلام خود اماره ست از طرز تلقی و نفی فعالیت آزاد حزب، از سوی دیدگاه حاکم و مسلط بر منابع قدرت.هدف نویسنده ی کیهان هر چه باشد اجزای این تعبیر نادرست است،لفظ گروهک با حزب قابل جمع نبوده و تنافر میان آن دو به لحاظ مضمون حقوقی و سیاسی برقرار است.ما انتقاد ازعملکرد، اصول وآرمان های خود را با گشاده رویی استقبال می کنیم اما توهین به یک حزب نمی تواند امری پسندیده و مورد پذیرش عقلا در صحنه سیاست باشد و خروج از طریقه نزاکت امری ناپسند و خلاف ادب قلمداد خواهد شد.
حزب پان ایرانیست که از سال 1330 در صحنه ی سیاسی کشور حضور دارد در تمام این مدت، فعالیت مستمر خود را مطابق با مر قانون به منصه ظهور رسانده و تا کنون توسط هیچ دادگاه صالحه ای فعالیت و عضویت در این حزب غیر قانونی اعلام نشده است.
3- برقراری تماس جهت مصاحبه نه از سوی من بلکه از جانب خبرنگار بی بی سی صورت گرفت تا علت یورش به جلسه ی حزب پان ایرانیست، توسط نیروهای امنیتی و انتظامی در اهواز و بازداشت 9 نفر از باشندگان در جلسه را جویا شود.
4- گردانندگان روزنامه کیهان باید مستحضر باشند که با مشوش کردن فضای سیاسی و روی آوردن به توهین و افترا،امور به صلاح نخواهد آمد.این مصاحبه که سبب ساز این نحو حمله علیه اینجانب شد نه برای مظلوم نمایی بلکه برای شرح ماوقع بود که رخ می نماید.حال اگر نویسنده ی کیهان ازآن به مانند دیگران و به طور طبیعی برداشت مظلومیت برای ما کرده است،کیفیت نفس الامر چنین بوده نه نیت من!
جمعی وطن پرست بنا به مقتضای زمان و به طبع حوادث مستقبل که نشانه های آن در افق آشکارشده است; بر سر آن آمده اند که به استقبال مخاطرات آتی روند و خود را مهیای این عرصه مهیب کنند،اما نیروهای امنیتی و قضایی کوچک ترین روزنه ها را نیز به روی این کوشش ها بسته و به مقابله برخاسته اند و ما ابزاری برای بیان دیدگاه و مجالی برای کوشش ها در سرزمین خودمان نداریم.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی که می بایست رادیو و تلویزیون ملی باشد به کل با ما بیگانه است.روزنامه و نشریه ای نداریم!در حالی که فرزندان و صاحبان این سرزمینیم،آیا غیر از این است؟!
ما می خواهیم از حیث غیرت در باب منافع ملی و مصالح مملکتی پیرامون آنچه به سود مردمان این سرزمین و اسباب شکوه و عظمت آن است و دفع مضرات و مخاطرات سخن بگوئیم و بکوشیم و لوازم و یارانی را بسیج کنیم و در صحنه ی سیاست در تصاحب قدرت که منشا آن ملت است در میدان قضاوت ملی رقابتی آزاد داشته باشیم،که صد افسوس اربابان قدرت و مالکان منابع،در رقابتی غیر سالم، نیروهای امنیتی را تحت عنوان”محدود سازی” علیه ما گماشته اند این تنگ نظری ها به غایت رسیده و قصد امحاء و اعدام کلیه کوشش های ما و سایر ملیون را کرده است.
پرگار قدرت چنان بر صفحه روزگار چرخیده که ما از محیط قدرت بیرون باشیم،اما نمی توانیم در باب توطئه هایی که علیه سرزمینمان هر روز با این کنفرانس و آن کنفرانس با این طرح و آن نقشه پی ریزی می شود ساکت شویم و گوشه ی عزلت برگزینیم.نیروهای امنیتی می پندارند و چنین وانمود می کنند که همه ی امور تحت کنترل آنهاست اما مساله ی امنیت ملی صرفا مساله ای امنیتی نیست و به طریق اولی تامین منافع ملی فوق این طورها و شیوه هاست.این شیوه ی عجب اگر از لوازم ایام شباب بود دیگر در این افتان و انداز پیری و راه سراشیبی به، یقین طیره عقل است.مگر می توان به این سخنان چونان امری محتوم نگریست.حتی اگر فرض کنیم یک درصد چنین نشود، به قول پاسکال محتمل به قدری بزرگ و امری خطیر است که نتوان آسوده به کنجی صم بکم نشست.راه های درونی را نبندید تا از حیث اضطرار مجاری بیرونی باز نشود.سبب اقوا در این دست از امور مسدود بودن راه های آزاد و قانونی توسط امثال شما در داخل کشور است.
پاینده ایران
7 تیرماه 1390
حجت کلاشی