بزرگداشت کوروش بزرگ
در تاريخ تيرروز (هفتم) از آبانماه ٥۳٩ پيش از ميلاد برابر با ۲٩ اکتبر يکی از بزرگترين و حساسترين برگهای زرين تاريخ تمدن بشری رقم خورد. در چنين روزی سپاه ايران به فرمانروايی کوروش بزرگ هخامنشی بدون جنگ و خونريزی و تجاوز شهر کهن بابل را گشود. ورود کوروش بزرگ و سپاه ايران به بابل، جهان باستان و پس از آن را وارد مرحله نوينی از تاريخ بشری نمود.
تا پيش از کوروش بزرگ در بين فرمانروايان و جنگآوران جهان رسم بر آن بود که اقوام پيروز بر قوم و سرزمين شکست يافته هر گونه رفتاری که ميخواستند انجام ميدادند. شهرها تخريب و به آتش کشيده ميشد تجاوز و بیرحمی، چپاول و غارت اموال مردمان، بیاحترامی به خدايان و آيينها، خراب کردن پرستشگاهها، به بردگی گرفتن کودکان و پيران و بسياری ديگر از اين گونه رفتارها جزو جدايیناپذير رفتار و منش يک فاتح و يا فاتحان بر مردم شکست يافته بود. اين گونه رفتار بهظاهر مردانه و دليرانه! گاهی نيز در بين فرمانروايان پيروز جزو افتخارات تاريخی آنها به ثبت و نگارش نيز در ميآمد. از اينگونه ميتوان به افتخارات آشور بانی پال در يورش به انشان و شوش (عيلام) و کوتير ناخونته در يورش به سومر و يا چپاول نبوکد نصر در شوش اشاره داشت.
جالبتر اينکه هيچگونه قانون و روش و فرمان جهانی نبود که بر رفتار نا به هنجار اين فرمانروايان فاتح رسيدگی کرده و يا آنها را از زشتی کردار پس از پيروزيشان منع و خلع نمايد!
در اين جهان پر از افتخارات و مردمکشیها بود که کوروش بزرگ پا به جهان گذاشت.
او پس از يکپارچه کردن اقوام ايرانی بهويژه ماد و پارس و با چيره شدن بر سرزمين های کهن چون ليدی و بابل توانست آنگونه که شايسته يک شهريار بزرگوار است بر جهانيان فرمان براند و فصل تازهای را برای تمدن بشری بگشايد. او تمام رفتار شاهان و فرمانروايان ستمگر و متجاوز گذشته را مردود دانست و فرمانی (منشور حقوق بشر) صادر نمود که در آن به نژاد بشريت احترام گذاشته شود؛ بهشکستيافتگان و ناتوانان حق زندگی و آزادگی داد و بردهداری را برانداخت، به تمام انديشهها و آيينها احترام و ارزش گذاشت و به گونهای رفتار کرد تا جهان پس از او بر اساس فرمانروايی او رفتار شاهان و فرمانروايان را بسنجند و به آن ارزش و امتياز بگذارند. او نخستين شهرياری بود که توانست بهطور حقيقی و واقعی در رفتار و کردار حقوق بشر و ملل جهان را پايهگذاری نموده و اجرا نمايد. همچنين انجام آنرا برای همگان بويژه بزرگان و فرمانروايان واجب و ضروری دانست. او برای انسانيت و تعالی تمدن بشری و خدمت به مردمان شهرياری را ارزشمند ميدانست نه برای سروری کردن و سلطه برمردمان.
رفتاری که چه پيش و چه پس از او کمتر فرمانراوايی توانست به اجرا در آورد. در منش و باور کوروش برزگ برای انسانيت مرز و حدی قرارنداشت، انسانها از هر گونه نژاد و آيين و مذهب که باشند دارای ارزش و احترام هستند و حق آزاد زيستن برای همگان يکسان است. در برابر کوروش چه شاه و چه بينوا دارای ارزش انسانی و حقوقی يکسان هستند و نبايستی به حريم خصوصی و ارزشهای معنوی و زندگی آنها تجاوز نمود. او به ديگران آموخت که دراوج نيرومندی و فرمانروايی ميتوان مردمان را دوست داشت و برای آزادی آنها ارزش قايل شد.
اين چنين روزی را گرامی ميداريم و برای پاسداشت کوروشِ بزرگ رفتار و آزاد منشی اين شهريار بزرگ را ميستاييم و بر آن افتخار مينماييم. باشد که ما فرزندان شايستهای برای ادامه و زنده نگهداشتن آيين و فرمان او باشيم تا بتوانيم بر منش و باور و نژاد تمام انسانها چه در حال و چه آينده ارزش و احترام قايل شويم.
پاينده باد فر و فرهنگ ايرانزمين