گفتگو با پریناز حسنی، همسر محمد صدیق کبودوند پیرامون وضعیت کبودوندها
گفتگو با پریناز حسنی، همسر محمد صدیق کبودوند پیرامون وضعیت کبودوندها
آرتمیس برهانی
پریناز حسنی،همسر محمد صدیق کبودودوند طی گفتگوی اختصاصی با خبرنگار تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست گفت:« در ملاقات کابینی امروز از کبودوند درخواست نمودیم با توجه به وضع نامناسب جسمی اش اعتصاب غذای خشک خود را بشکند.»
محمد صدیق کبودوند،زندانی سیاسی و دبیر “سازمان حقوق بشر کردستان ایران” بیش از یک ماه است که در اعتصاب غذا به سر میبرد. کبودوند به دنبال بیماری خونی فرزندش پژمان کبودوند خواستار مرخصی و ملاقات فرزند بیمارش شد، اما به دلیل مخالفت مسئولان زندان با این خواسته، او از روز ششم خرداد ماه دست به اعتصاب غذا نامحدود زده است.
این زندانی که از سال ۱۳۸۶ در زندان بوده و به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده است، تاکنون اجازه مرخصی نداشته و تنها پس از بیماری لاعلاج پسرش، به او حدود یک ساعت اجازه دادند که بر بالین فرزندش در بیمارستان حاضر شود، اما پس از آن برای مرخصی و بودن در کنار فرزندش مخالفت شده است. آقای کبودوند در ملاقات با معاون دادستان تا آزادی مشروطش و اجازه حضور بر بالین فرزند بیمارش به اعتصاب غذا خاتمه نخواهد داد. محمدصدیق کبودوند در دادگاه انقلاب تهران به جرم اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل و اداره “سازمان حقوق بشر کردستان” و فعالیت در آن به تحمل ده سال و به جرم تبلیغ علیه نظام به تحمل یک سال حبس محکوم شده و دادگاه تجدیدنظر استان تهران حکم ده سال حبس آقای کبودوند را تایید کرده است.
در ادامه می خوانید گفتگوی اختصاصی خبرنگار تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست را با پریناز حسنی، همسر محمد صدیق کبودوند:
خانم حسنی از آخرین وضعیت همسرتان، محمد صدیق کبودوند بفرمایید ؟
آخرین دیدارم با ایشان، امروز دوشنبه 26 تیرماه، در زندان اوین و به صورت کابینی بود. کبودوند از 53 روز پیش در اعتصاب غذا به سر می برد و از روز شنبه 25 تیر، دست به اعتصاب غذای خشک زده و همین امر نگرانی ما را دو چندان کرده است.
علت اعتصاب غذای آقای کبودوند چه بوده است؟
فرزندمان پژمان از ماهها پیش مبتلا به بیماری صعب العلاج خونی شده است. چند ماه پیش که پژمان بیمار شد و در بیمارستان بود درخواست های مکرری برای صدور مرخصی آقای کبودوند داشتیم که در نهایت با اعتصاب غذای وی در زندان و تلاش های ما در خارج از زندان، او را مستقیما و به همراه مامور از زندان به بیمارستان آوردند و توانست مدت کوتاهی با فرزندش ملاقات داشته باشد . در پی وخیم شدن حال پژمان در دو ماه گذشته و بی پاسخ ماندن تقاضاهای خودش از زندان و تلاش های ما از طریق دادستانی، کبودوند دست به عتصاب غذا زد که به دلیل عدم رسیدگی به درخواستش این اعتصاب غذا را به اعتصاب غذای خشک بدل کرده .
در دیداری که امروز با آقای کبودوند داشتید وضعیت جسمی و روحی ایشان چگونه بود؟
کبودوند در کل انسان مقاومی است اما به شدت نگران وضعیت پژمان است . از نظر جسمی هم هر دو کلیه اش دچار عفونت شده همچنین به بیماری گوارشی و سرگیجه و بیماری ریوی حاد مبتلا شده است. بسیار ضعیف بود و کاهش وزنی حدود 12 کیلو داشت و اعلام می کنم این بیماری ها را در زندان دچار شده و قبل از زندان ایشان از سلامت کامل جسمی برخوردار بود.
آیا مسولین برای درمان عوارض ناشی از اعتصاب اقدامی نکرده اند؟
روز چهارشنبه و جمعه می خواستند ایشان را با دستبند برای مداوا ببرند که کبودوند مقاومت کرده است و از رفتن با دستبند خودداری کرده است.
اعتصاب غذای ایشان نا محدود است ؟
روزی که اعتصاب را آغاز کرد اعلام کرده بود که اعتصاب غذای نامحدود خواهد داشت . ما در ملاقات امروز از ایشان خواهش کردیم لااقل اعتصاب غذای خشک را بشکند و برای مداوا حتی در صورت استفاده از دستبند همکاری کند . در پی درخواست های ما ایشان قول دادند اعتصاب غذای خشکشان را بشکنند و اعتصاب معمولی را ادامه دهند. امیدارم این اتفاق به زودی بیافتد چون با توجه به بیماری های مختلفی که دچار شده است، جدا نگران سلامت ایشان هستیم.
وضعیت روحی و جسمی پسرتان پژمان چگونه است ؟
از نظر جسمی که پزشکان معتقدند این یک بیماری صعب العلاج خونی است و درمان قطعی ندارد. من به دلیل هزینه های بیمارستان پژمان را به منزل منتقل کردم و هفته ای دو تا سه بار برای آزمایش هایش و ویزیت دکتر او را به بیمارستان می بریم. از نظر روحی هم بر خلاف توصیه اکید پزشکان بر آرامش روحی اش و تلاش های ما، متاسفانه با وضعیتی که برای پدرش پیش آمده خیلی روحیه مناسبی ندارد. پژمان فرزند آخر خانواده است و بسیار به پدرش وابسته است. اگر پدرش می توانست مدتی در کنارش باشد حتما در بهبود بیماری اش کمک می شد.
خانم کبودوند با توجه به مشکلاتتان در ماههای اخیر، آیا هیچوقت از اینکه همسرتان به دلیل فعالیت های بشر دوستانه در زندان است گلایه ای نداشتید؟
راستش خیر. هیچوقت از فعالیت های کبودوند گلایه مند نبوده و نیستم. اما درماههای گذشته و در اوج روزهای سخت بیماری پژمان و دوندگی هایم در بیمارستان و همچنین در دادستانی برای دنبال کردن مسائل مربوط به مرخصی کبودوند لحظاتی جای خالیش را به شدت در کنار خودم و فرزندانمان حس می کردم.
و سخن آخرتان با مردم کشورمان؟
من و فرزندانم از مردم عزیزمان بسیار سپاسگزاریم که در این مدت ما را همراهی و حمایت کردند. وجودشان برای ما دلگرمی بود. از شما و دیگر کسانی که در انعکاس اخبار مربوط به زندانیان کوشا هستید ممنونم.