استبداد اکثریت، شور انقلابی و آینده مصر
در روزهایی که مردم مصر با سقوط حسنی مبارک به جشن و پایکوپی می پرداختند و در داخل نیز برخی از تحلیگران با آنها هم سو بودند نگارنده در یاداشتی در صفحه شخصی ام نوشتم که مصر به سوی آینده ای بسیار مبهم و پیچیده می رود. آن روزها آرای روسو و توکویل راجع به انقلابها و تفاوت انقلابهای سیاسی و اجتماعی را بدقت می خواندم. از سویی دیگر نظرات هانا آرنت درباره توتالیتاریسم و توده گرایی را در آیینه ی ذهن خود داشتم. با مجموع آنچه خوانده بودم تحولات کشورهای عربی و انچه بهار عربی خوانده شد، ذهن نگارنده را به خود مشغول داشت و نسبت به آینده این تحولات سخت بدبین بودم. توکویل که او را از بزرگترین نظریه پردازان دموکراسی می دانند می گفت دموکراسی را یک خطر عمده تهدید میکند و تا دیر نشده باید کاری کرد.
توکویل در ادامه خطر عمده را استبداد اکثریت می داند و می گوید: حکومت های دموکراسی را خطر استبداد اکثریت به شدت تهدید می کند. توکویل می گفت دموکراسی به حکومت استبدادی از نوع استبداد اکثریت بسیار شبیه است.
او در ادامه می گوید نهادها و میانجی ها بزرگترین ضامن بقای دموکراسی هاست. دموکراسی با حضور مستقیم مردم در صحنه بدست نمی آید، مردم باید از طریق افکار عمومی و رسانه های آزاد و رشد میانجی ها بر حکومت نظارت کنند و دموکراسی را تقویت کنند. بعدها مساله میانجی ها و نهادها به دغدغه اصلی جامعه شناسانی چون هابرماس، پیتر برگر و لاکمن و بسیاری دیگر تبدیل شد. نهادها و میانجی ها آنقدر اهمیت دارند که اساس اندیشه سیاسی جدید را باید در رابطه دیالکتیک بسط هرچه بیشتر آزادیهای فردی و بسط نهادها و میانجی ها دانست.
ولتر می گفت: «جایی که عوام بطور گسترده در حوزه خواص وارد شوند همه چیز بر باد می رود». از دیدگاه توکویل بین برانداختن شاه مستبد و درست کردن دموکراسی و حکومت آزاد فاصله زیاد و پرنشدنی وجود دارد. این توهمی بود که سی سال پیش ما را به خطا برد، گمان ما بر این بود که رفتن و سقوط شاه برابر است با حکومت دموکراسی و آزادی. توکویل می گوید: «مردم فرانسه باید می دانستند بین نفرت از شاه که آنها داشتند و درست کردن دموکراسی فاصله و تفاوت بزرگی وجود دارد». انقلابیون ما نیز باید این را می دانستند که متاسفانه چون اهل قدرت و ایدئولوژی بودند ، نتوانستند بفهمند. مساله مردم مصر نیز درست در همین نکته نهفته است. «بین سقوط حسنی مبارک و رسیدن به ازادی و دموکراسی راهی ست که با انقلاب سیاسی و توده گرایی و ریختن به کف خیابان پر نمی شود». به گفته روسو انقلابهای سیاسی و دگرگونیهای صرف سیاسی مهمترین مانع برای رسیدن به دموکراسی و حکومت های آزادند. واقعیت تلخ برای کشورهایی مانند مصر اینست.
رسیدن به دموکراسی و آزادی در کشورهایی که نهادها و میانجی ها در آنها استحکام چندانی ندارند، کاریست به غایت دشوار. در چنین کشورهایی با بهم خوردن وضع موجود بزرگترین خطر از آنجا ریشه می گیرد که شور انقلابی گری و عوام گرایی راه را بر عقلانیت سیاسی که شرط لازم حوزه سیاست است، می بندد. این مساله از ابتدا حرکت مردم مصر را تهدید می کرد. مصر در این مدت از این شور انقلابیگری و عوام گرایی آسیب های فروان دیده است. اقتصاد کاملا فلج شده است، دولت محمد مرسی نتوانست یک قدم بردارد . هر تصمیم او با موافقت و مخالفت گسترده مردم مواجه می شد و هر روز مردم در میدان تحریر جمع می شدند. البته نگارنده از ابتدا انتخاب مرسی را اشتباه می دانست و شیوه برکناری او را اشتباهی خطرناکتر. آن انتخاب حاصل شور انقلابی بود تا یک انتخاب عقلانی. مردم مصر تا دیر نشده است باید از این خواب انقلابی گری و توده گرایی خارج شوند و با فرصت دادن به افرادی مانند دکتر البرادعی که درک و شناخت عمیق تری از حوزه سیاست و روابط بین الملل دارند، از این وضعیت اسفناک خارج شوند و اندکی از مشکلات فعلی را بکاهند. مردم مصر باید بدانند و آگاه باشند که با این روش و شیوه فعلی احتمالا هیچ دولت دیگری نیز نمی تواند کاری انجام دهد. روسو می گوید:
«نبود آزادی و امنیت کمترین تاوانی است که انقلاب های سیاسی بدنبال دارند». این خطر هشداری است برای برخی افراد و گروههای خواب زاده و نا آگاه که در ایران گاهی به فکر انقلاب سیاسی هستند. اصلاحات سیاسی و تدریجی و گام به گام تنها راه عقلانیت سیاسی و پیش روی مردم مصر و سایر مردم منطقه است.
دکتر مهدی زاهد نژاد
پیوند همیشگی : http://www.pan-iranist.info/?p=6011
با درود , با اینکه مواضع درستی در این نشوت هبود اما سوال این است که چرا این حزب تاکنون موضع رسمی در مورد جریانات مصر نپرفته است . شاید پرسیده شود چندان مهم نیست در مصر چه میگذرد اما اتفاقا این مسئله برای اگاهی از راهکار شما در اینده ایران و دیدگاه شما در خصوص برخورد با مسائل بسیار مهم است . گویا برخی از دوستتدارن و حامیان شما در فیس بوک حامی کشتار مردم مصر توسط نظامیان هستند . باید روشنگری شود .
به قول دولتهای زیر خلیجفارس القاعده زاییدهی اخوان المسلمین است و بنابراین اخوان المسلمین لیاقت قدرت را ندارد