موج اعتراضی به مدیران صدای آمریکا به دلیل دعوت از قوم گرایان و تجزیه طلبان در پوشش جامعه شناس و پژوهشگر تاریخ
بیش از 120 تن از پژوهشگران، دانشجویان، روزنامه‌نگاران، فعالین سیاسی و حقوق بشر و کاربران فضای مجازی با نگارش نامه ای ضمن اعتراض نسبت به سیاست‌های ناعادلانه و غیرحرفهای برنامه افق در شبکه صدای امریکای فارسی از مدیریت این برنامه می‌خواهیم به تحریف تاریخ، وارونه جلوه دادن حقیقت و نفرت پراکنی قومی پایان دهد. امضا کنندگان در نامه ابراز داشته اند مدیریت این برنامه آگاهانه و یا نا‌آگاهانه با دعوت از افرادی غیر متخصص بعنوان کار‌شناسان امر که بعضن دارای تعصبات واپسگرای قومی و مذهبی، ایران ستیزانه و تجزیه طلبانه نیز می‌باشند با ارایه اطلاعاتی نادرست، ناکافی و گاه بیان و تبلیغ دیدگاه‌های قوم گرایانه و ضد ایرانی خود نه تنها قوانین شناخته شده بین المللی مبنی بر حقوق سیاسی دولت‌ها و ملت‌ها را پایمال می‌سازند بلکه به شعور مخاطب توهین کرده و اصول حرفه‌ای یک رسانه معتبر را زیر پا نهاده و جریان آزاد اطلاعات را به چالش می‌کشند.
قابل ذکر است این نامه در سطح فضای اجتماعی فیس بوک و همچنین در لینک زیر برای امضا قرار داده شده است و تا کنون در حال جمع آوری امضا می باشد. علاقمندان می توانند از طریق لینک به جمع امضا کنندگان بپیوندد.
http://www.gopetition.com/petitions/stop-ethnic-conflict-lies.html
متن کامل نامه به شرح زیر است:
مدیریت محترم برنامه افق
امضا‌کنندگان این نامه شامل پژوهشگران، دانشجویان، روزنامه‌نگاران، فعالین سیاسی و حقوق بشر ایرانی مراتب اعتراض خود را نسبت به سیاست‌های ناعادلانه و غیرحرفهای این برنامه بیان داشته و از مدیریت این برنامه می‌خواهیم به تحریف تاریخ، وارونه جلوه دادن حقیقت و نفرت پراکنی قومی پایان دهد. مدیریت این برنامه آگاهانه و یا نا‌آگاهانه با دعوت از افرادی غیر متخصص بعنوان کار‌شناسان امر که بعضن دارای تعصبات واپسگرای قومی و مذهبی، ایران ستیزانه و تجزیه طلبانه نیز می‌باشند با ارایه اطلاعاتی نادرست، ناکافی و گاه بیان و تبلیغ دیدگاه‌های قوم گرایانه و ضد ایرانی خود نه تنها قوانین شناخته شده بین المللی مبنی بر حقوق سیاسی دولت‌ها و ملت‌ها را پایمال می‌سازند بلکه به شعور مخاطب توهین کرده و اصول حرفه‌ای یک رسانه معتبر را زیر پا نهاده و جریان آزاد اطلاعات را به چالش می‌کشند.
لازم به ذکر است آنچه گفتمانی را سازنده و پربار می سازد و از اصول نخستین یک رسانه حرفه‌ای به شمار می‌آید، شرط بی‌طرفی و عدم جانبداری است. علیرغم این مهم متاسفانه گردانندگان برنامه افق با دعوت از کار‌شناسانی غیرمتخصص و نالایق با اعمال سیاست‌هایی هدفمند، غیردموکراتیک، غیرحرفهای و ناعادلانه نه تنها در تلاشند افرادی نا‌شناس و هوادار جریانات سیاسی خاص را بعنوان مهره‌ای در سطح جامعه مطرح سازند که زمینه ساز ایجاد اختلافات و گسترش تعصبات مردود قومی، نژادی و مرزبندی میان قشرهای مختلف ملت کهن ایران خواهند بود و این امر فرجامی جز تباهی و از میان رفتن صلح، آرامش، برابری و انسانیت در پی نخواهد داشت.
بر خلاف گفتمان‌ها و میزگرد‌های برنامه افق، آنچه دریک میزگرد و گفتمان معتبر و حرفه‌ای مرسوم است دعوت از یک و یا گروهی کار‌شناس و متخصص برجسته با دیدگاه‌های موافق و مخالف رودرروی یکدیگر و هدایت منصفانه گفتمانی چالشی و سازنده است. متاسفانه بر خلاف این اصول حرفه‌ای، سیاست و رسم رایج در برنامه افق دعوت از افراد عامی و غیرمتخصص بعنوان کار‌شناس است که گاهن دارای اندیشه‌ای هم سو و هم راستا نیز می‌باشند که تنها مهری شده‌اند بر تایید اخبار نادرست و دیدگاه‌های غیرمسولانه و جهت دار مدیران این برنامه! مورد انتقادی دیگر، قرار دادن کار‌شناسان غیرمتخصص در مقابل به ظاهر متخصصان امر و طرح موضوعات چالش برانگیز است که نیاز به دانش تخصصی و احاطه کافی کار‌شناسان در گستره مورد بحث دارد. در چنیین مواردی نتیجه گفتمان از پیش روشن بوده و تنها هدف از برگزاری آن تایید دیدگاه‌ها و اخباری نادرست و دور از واقعیت است. برگزاری چنیین میزگرد‌های نمایشی و عاری از هرگونه ارزش و اعتباری، تداعی گر عدم بی‌طرفی و جهت دار بودن آنهاست که نام گفتمان را به یدک کشیده و هدفی جز تبلیغات مسموم، تحریف واقعیت، توهین به شعور و فریب مخاطبان و تلقین اخبار نادرست در ناخوداگاه مخاطبان خود ندارد.
در تازه‌ترین برنامه افق با عنوان «روز کوروش: حقوق بشر، میراث فرهنگی ایران؟» منطبق بر سیاست غیردموکراتیک افق افرادی بعنوان کار‌شناسانی حضور داشتند که هیچ کدام دارای شایستگی، آگاهی و احاطه لازم و کافی علمی نسب به موضوع گفتمان نبودند و با بیان نظراتی غالبن احساسی، متعصبانه و بی‌اساس نسبت به حقایق اثبات شده تاریخی موجبات بی‌اعتباری گفتمان را فراهم آوردند. در این خصوص با نهایت احترام و قدردانی از بانو شکوه میرزادگی به پاس تلاش و کوشش‌های بسیار ایشان در راه پاسداری از میراث و سرمایه‌های ملی شایان ذکر است که ایشان دارای تخصص کافی در زمینه مطرح شده نبوده و موضوع اصلی بحث از حوزه تخصصی ایشان خارج است. به همین ترتیب می‌توان از سرکار بانو ثابتی یاد کرد که زمینه تخصصیشان نه در زمینه تاریخ و پژوهش‌های تاریخی که در زمینه روان‌شناسی است! با این پیش زمینه کاملن طبیعی خواهد بود که این دو بزرگوار به دلیل عدم احاطه کامل نسبت به موضوع گفتمان توان تشخیص درست از نادرست نداشته و نسبت به ادعا‌ها و دیدگاه‌های بی‌پایه و اساس از پاسخی درخور عاجز بمانند. دلیل دیگر بر بی‌اعتباری و نمایشی بودن این میزگرد دعوت از آقای ضیا صدرالاشرافی بعنوان تنها متخصص بود که متاسفانه با توجه به پیشنه شناخته شده و گرایشات بسیار متعصبانه قومی و مذهبی ماهیتشان روشن بوده و به مسایل تاریخی با دیدی قوم گرایانه، نامنصفانه و متعصبانه قومی نگاه انداخته و با بیان دیدگاه‌هایی غیرکار‌شناسانه و قومی، بی‌اساس و به دور از واقعیت تنها اندیشه های متعصبانه و مردود قومی خود را بعنوان حقیقتی تاریخی بیان می‌دارند و آن را به خورد مخاطبی ناآگاه می‌دهند!
با عنایت به موارد فوق دو پرسش در اینجا مطرح است: نخست اینکه با توجه به شمار بسیار باستان‌شناسان، پژوهشگران، ایران‌شناسان و شرق‌شناسان نخبه و برجسته در سطح جهان که عمری صرف پژوهش‌های معتبر، بی‌طرفانه و منصفانه در زمینه تاریخ ایران کرده‌اند، آیا این میزگرد نمی‌توانست با دعوت از آنان گفتمانی سازنده، معتبر و علمی را هدایت نماید؟
دوم اینکه آیا نشاندن دو کار‌شناس غیر متخصص در برابر قوم گرایی متعصب بعنوان پژوهشگر تاریخ و بیان مواضعی دروغین و چالش برانگیز، نتیجه‌ای جز توهین به شعور مخاطب و برگزاری گفتمانی نامنصفانه، غیرحرفهای و بی‌اعتبار با نتیجه‌ای نادرست و دور از حقیقت در پی خواهد داشت؟
در پایان با توجه به موارد بیان شده مجدانه و قاطعانه در کمال احترام از مدیران این برنامه می‌خواهیم به سیاست‌های ناعادلانه، غیرحرفهای، غیردموکراتیک و جهت دار خود پایان داده و با دوری از فریب، تحریف واقعیت، انتشار اخبار نادرست و خودداری از مرزکشی تباری و تحریک تعصبات قومی میان ایرانیان و ملت دیرباز ایران راه را بر جریان آزاد اطلاعات هموار سازند.
امضاء برای همگان آزاد است.
