شناخت و تقویت هویت ملی راهی برای حل مشکلات خوزستان
محمدرضا معتمدنیا
بنابراین خوزستان را به دلیل وجود همین تنوع قومی و فرهنگی که میان مردمان ساکن در این جلگه زیبای تاریخ ساز بوده همواره دوست داشته و مورد علاقه وافر اینجانب بوده است. اما متاسفانه سیمای شهرهای این استان با وجود منابع هنگفت زیر زمینی همچنان نا همگون فقر زده می نماید. بیکاری و عدم توسعه و اشتغال همچنان مهمترین دغدغه مردم کوچه و بازار و خونگرم خوزستانی است. سومدیریت ها و نبود ثبات در مدیریت شهری این استان بویژه کلان شهر اهواز دشوارها و چالش های پیچیده اجتماعی برای شهروندان خوزستانی بوجود آورده است.
بهبود جایگاه فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی خوزستان یکی از دغدغه های همیشگی در زمان مدیریت در بخشهای مختلف دولتی برای من بوده است و هم بخاطر این علایق و هم به دلیل اهمیت این استان استراژیک و هم مرز بودن با کشور مهم چون عراق چالش های اجتماعی و اقتصادی و امنیتی و شناخت و چاره اندیشی برای حل آن ها که مدت هاست خوزستان را با مشکلاتی گاه پیچیده روبرو نموده است باید از اولویت های نخستین مدیران دستگاه های اجرایی دولت و حتی رهبران سیاسی در کشور باشد.
در سفر نوروزی من به استان خوزستان فرصتی فراهم شد که با تعدادی از اهالی خونگرم استان و فعالان فرهنگی واجتماعی و سیاسی که غالبا دارای گرایشات ایران پرستانه و دغدغه یک پارچگی و یگانگی و حفظ تمامیت ارضی کشور را در قلب خود و اندیشه خود به همراه داشتند دیدار صمیمانه و بی تکلفی را داشته باشم و چند روزی مهمان این دوستان گرامی باشم. از اینکه هنوز هستند کسانی که ممکن است با من علایق سیاسی مشترک نداشته باشند ولی وجودشان سرشار از احساسات میهن پرستانه بود باعث خوشوقتی فراوان در این سفر بود. خیلی آشکارا شد که ایران و شناخت و تاکید بر منافع ملی می تواند سر فصل و اتحاد دوباره همه گروها و جریانات خیرخواه در کشور شود. آنچه که بیش از همه چیز در گفتمان این دوستان عزیز مشاهده کردم دغدغه و نگرانی آن ها از برخی دسیسه و توطئه ها بود که اخیرا در خوزستان به گوش می رسد و تعارضات قومی که بر اثر این گونه اهداف شوم در این استان زمزمه و نجوا می شود.
تاکید بر هویت ملی و اصرار بر خود آگاهی تاریخی از طریق برگزاری همایش های فرهنگی و آشنا ساختن جامعه با ضرورت ها و نیازها ملی از دیگر مباحث مطرح شده در این گفتگوها بود که در صورت فراهم شدن فضای مناسب می تواند از میزان تعارضات قومی و همچنین القائات برخی از گروه ها و جریانات قومی در تحولات آتی به شدت بکاهد. آن ها در گفته های خود مهمترین الویت خود را در خوزستان تلاش و کوشش درجهت ایجاد مفاهمه و فضای گفتگو میان اهالی فکر و اندیشه در استان می دانستند و صرف رفتار امنیتی با جریانات ضدملی برای رسیدن به یک اتحاد و همبستگی فراگیر در استان خوزستان کافی نمی دانستند. از میزان فعالیت های تبلیغاتی جریانت سلفی و عضو گیری های صورت گرفته و سازمانی آن ها اطلاع و نسبت به عواقب ادامه چنین روندی نگران و هشدارهای خود را کرارا اعلام می داشتد.
در نهایت در حالی سفر نوروزی به استان خوزستان به پایان رسید که با گزارشها و بحث های صورت گرفته بیم و هراسی نسبت به گسترش جریانات جدایی خواه و سلفی در این استان در ذهن و اندیشه خواه ناخواه بوجود خواهد آمد. راه علاج به نظر می رسد فرصت دادن به تشکل ها و نهادهای ایران گرایانه باشد تا بدین طریق با تاسیس و تشکیل و سپس گسترش سازمان های غیردولتی با مولفه هایی که دغدغه ها و نگرانی های یک ایرانی را با خود به همراه دارد از گسترش نفاق قومی و جریانات سلفی و وهابی در استان جلوگیری به عمل آید.
وجود اقوام وگویش ها و لهجه های متفاوت در کشور می تواند به عنوان یک سرمایه ملی تلقی شود به شرط پذیرش الزاماتی که برخی از موارد آن را در این گزارش گونه سفر به خوزستان از سوی جوانان میهن پرست خوزستانی شنیدم. خوزستان مهد تمدن و گهواره فرهنگ ایرانی است و بی گمان در صورت هوشیاری لازم چه در میان روشنفکران و چه مسوولین و آحاد مردم این جلگه زرخیر همچنان که در طول تاریخ بارها و بارها تکرار شده است به رسالت و مسوولیت های خود در قبال کشور به ایفای وظیفه تاریخی بپردازد.
بی شک چه عرب، چه لر و شوشتری و دزفولی و… همه و همه در جنگ و دفاع مقدس ثابت کردند که وقتی پای ناموس، شرف و دین و مملکت در میان باشد همه با همه یک صدا و یک دل می شوند و با اتحاد و همبستگی خود کشور را از گزند دشمن در امان می دارند. به شرطی که با شناخت ناشی از یک خود آگاهی تاریخی شرایط و الزامات این اتحاد فراگیر و ملی فراهم شود.
.
تصویر: دیدار اعضای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست با محمدرضا معتمدنیا در اهواز -فروردین ۱۳۹۳