عضو اتحادیه میهنی کردستان عراق: ایران تنها دوست کردهاست
پیشروی های گروهک تروریستی داعش در عراق که اکنون خود را دولت اسلامی خوانده و خلیفه ای نیز برای خود تعیین کرده است سبب شده تا برخی گروه ها و جریان های سیاسی و قومی درعراق راه خود را از دولت مرکزی جدا کرده و ساز خود را کوک کنند. در این میان اقلیم کردستان عراق مسیر خطرناکی را برای خود برگزیده و از تشکیل کشور کردستان سخن می گوید.
خبرنگار خبرآنلاین در عراق در این خصوص مصاحبه ای با دکتر کریم رئوف ناظر سیاسی و از اعضای اتحادیه میهنی کردستان عراق انجام داده است که از نظرتان می گذرد.
وضع عراق امروز را چگونه می بینید؟ چه تاثیری می تواند در خاورمیانه داشته باشد؟
وضع عراق طبعا اگر آشفته باشد، بر همسایگان عراق و بالطبع بر بلاد دیگر خاورمیانه تاثیر خواهد گذاشت. اما فعلا مشکل عراق به ایران و سوریه و ترکیه و عربستان گره خورده در تاریخ خوانده ایم که دورانی در خاورمیانه امپراتوری فارس و ترک و عرب بوده وبعدها هم بنا به منازعه های سیاسی – تاریخی، کردها هم در میان 4 کشور تقسیم شده اند؛ کشورهایی که همیشه با هم اختلافهایی داشته و دارند. و در برهه های مختلف می بینیم که ترکیه و ایران و عراق روابط همسان و یا غیر همسان داشته اند.
مشکل اول عراق امروز این است که توافق سیاسی و یا ائتلاف سیاسی منسجم وجود ندارد و البته چند کشور هم در عمیق کردن اختلافات با استفاده از عوامل داخلی نقش دارند و همیشه گروهی را علیه گروه دیگر تحریک کرده اند. طبعا عراق کشوری است که از چند ملت و قوم مختلف تشکیل شده است و سیاست اجباری یا اختیاری در میان نبوده است ، واقع امر در عراق این است که از چند جهت و گونه مختلف تشکیل شده است و اختلافات سیاسی – امنیتی چند کشور مانند ترکیه و عربستان و اسرائیل با ایران و سوریه و نبود عقلانیت سیاسی منسجم در عراق، منجر به این وضع امروزی عراق شده است.
این مخالفت کشورهای منطقه با ایران تازگی ندارد و آنها در زمان صدام هم از او دربرابر ایران حمایت می کردند.
بله! ، بعد از رفتن شاه ایران – محمدرضا شاه پهلوی – و پیروی انقلاب اسلامی، طبعا دوران دیگری در خاورمیانه شروع شد. شروع جنگ 8 ساله علیه ایران که توسط صدام حسین آغاز شد و بعد هم اختلافات روشن و آشکار عربستان با ایران؛ عدم عقلانیت صدام حسین در حمله به ایران باعث شد که بسیاری از معادلات سیاسی – امنیتی منطقه تغییر کند و بعدها هم جنگ اول و دوم خلیج فارس. بعد هم دشمنی ترکیه و مخالفت های عرب ها به ویژه قطر و عربستان. در کنار رشد بعث و حضور صدام و جلب حمایت عربستان سعودی و گاه اسرائیل ؛ سوریه و ایران و حزب الله هم یک خط را تشکیل دادند. ترکیه و عربستان همیشه مدافع صدام حسین بودند.
در این میان وضعیت کردها در منطقه چگونه بوده است آیا آنها هیچ وقت کارت بازی کشوری بوده اند؟
کردها در طی تاریخ، در جهت تطمیع سیاست کشورهای پیرامون، ورق بازی میان چند کشور بوده اند اما نهایتا باید دید کدام کشور حقیقتا دوست کردها بوده است؟ حزب بعث و صدام که دوستدار کرد نبوده اند، ترکیه هم باوری به هویت کردی نداشته و ندارد و عربها هم مسلما اعتقادی به کرد و کردستان نداشته و ندارند و تنها ایران است که دوست کردها بوده و هست و به قول شادروان ابراهیم احمد – مولف کتاب ژانی گل، کردها هرکجا باشند ایرانی اند. در جنگ صدام حسین با کردها، ترکیه مدافع صدام بود و عربستان سعودی در ماجرای انفال و قتل و عام کردها توسط صدام رسما و علنا به صدام تبریک گفت اما ایران همیشه پناهگاه ما کردها بوده است و هرگز کمک ایران در ماجرای آوارگی و بعدها حلبچه را فراموش نمی کنیم. ما در اتحادیه میهنی کردستان به رهبری جناب مام جلال طالبانی همیشه بر این باور بوده و هستیم که ایران دوست ماست، خانه ماست. ترکیه و عربستان و اسرائیل درچه تاریخی دوست و یاور ما بوده اند که خانه و کاشانه خود را به خاطر سیاست آنها، آتش بزنیم ؟ و یا عروسک کوکی دست سیاست آنها باشیم؟. ایران پناهگاه ماست و به دوستی ایران افتخار می کنیم.
پس چرا ترک ها و یا به عبارتی دولت ترکیه و شاید هم بهتر است بگوییم نهادهای امنیتی – سیاسی ترکیه درحالیکه علیه کردها و یا عراق اینقدر فعال هستند از بارزانی حمایت می کنند و حتی وی را در راستای کسب استقلال کردستان تشویق می کنند؟
برای منافع خودشان است. ترکیه مثلا حامی بهار عربی بود تا موقعیت اقتصادی خودش را تقویت کند. موافق آشوب در عراق است که خودش از لحاظ اقتصادی رشد کند. ترکیه از سقوط بشار اسد حمایت کرد تا در سوریه نفوذ کند و پ ک ک هم از دید ترکیه ورق بازی سوریه علیه این کشور است. ترکیه لطف فرموده در کشور خودش باوری به کردها داشته باشد، حمایت از کردهای عراق و سوریه پیشکش !… ما کردها باید عاقل باشیم و دیپلماسی عقلانی داشته باشیم. نه اینکه خطاهای 1669 و 3002 را دوباره و چند باره تکرار کنیم. خیال خام ترکیه در سقوط سوریه و بعد ضربه زدن به مالکی و آخرالامر زدن کرد و کردستان هیچ نتیجه ای نداشته و ندارد. اگر بخشی از کردهای عراق پیرو سیاست ترکیه شدند، به غلط تصور کردند که خواب و خیال ترکیه محقق می شود اما اشتباه بود. در منازعه میان اعراب و ایران و ترک ها ما کردها چه امکاناتی داریم که روبرو شویم ؟ ؛ تا جناب مام جلال در صحنه سیاسی بود می توانست مدیریت کند موضوع را اما حزب دمکرات کردستان عراق به رهبری آقای بارزانی نه تنها نتوانست این ثقل و توازن سیاسی را نگه دارد بلکه در جهت سیاست ترکیه گام بر می دارد و برای دل خوش کردن ایران هم هر از گاهی، نچیروان بارزانی را به تهران می فرستد. اما نظر آقای بارزانی نظر همه کردها نیست. اگر هم فعلا ترکیه مدافع آقای بارزانی است به خاطر مسایل اقتصادی است که پول های هنگفت و سرمایه های عظیم حزب بارزانی در بانک های ترکیه است و رسانه ها هم این جریانات را علنی کرده اند.
نظر شما درباره استقلال کردها در عراق و تشکیل کردستان بزرگ چیست؟
یک توهم یا فقدان عقلانیت سیاسی است. به قول جناب مام جلال که در کتاب خاطراتش – پس از 90 سال – بازگفته ؛ یک خواب شاعرانه است. در موضع امنیت قومی ایران و آمریکا عقلانی رفتار کردند و نه آمریکا و نه ایران، دوستدار و خواهان تجزیه نیستند و یار تجزیه طلب ها هم نبوده و نیستند. اینکه بارزانی هر چند یک بار در رسانه ها دم از استقلال کردستان می زند، نوعی تظاهر و نمایش سیاسی در عرصه جلب عوام است و برای قانع کردن افکار عمومی در توجیه شکست های خودش و یا وعده های ترکیه. و یا داشتن نوعی کارت فشار برای ایران و یا حکومت مرکزی عراق و مالکی و … و این تفکر بارزانی نوعی فکر عشیره – قبیله ای است نه عقلانیت سیاسی مدرن. جنگ صوری بارزانی – مالکی هم جنگ کرد نیست؛ همه کردها در عراق این تفکر را ندارند؛ اگر امروز حزب تغییر یا گوران با بارزانی همراه و رفیق شده و سکوت اختیار کرده دلیلی بر توجیه و پذیرش نیست. جناب بارزانی هم همه کرد و کردستان نیست.
آیا حضور داعش بر ائتلاف شیعه ـ کرد در عراق تاثیر گذاشته؟ کردها چه سیاستی را باید در این راستا دنبال کنند؟
وحدت کردها در داشتن سیاست منسجم و عقلانی با حکومت مرکزی عراق است. دوستی بارزانی – داعش هم پایدار نیست. داعش ضد تشیع است و مورد حمایت ترکیه و عربستان. اما ما و شیعیان همیشه رفاقت و دوستی داشته و داریم. در جهت سیاست جناب مام جلال طالبانی، همواره سیاست ما کردهای اتحادیه میهنی کردستان، دوستی با برادران شیعه بوده و هست و این دیپلماسی عقلانی کردها است. شیعه و سنی و کرد می توانند در جهت فدرال بودن و یا سیستم کنفدرالی گام بردارند و نوعی عقلانیت سیاسی مدرن را به نمایش بگذارند و در کنار هم همزیستی مسالمت آمیز داشته باشندو فتنه گری و غوغا سالاری و فریب افکار عمومی و خود را مطلق و خادم خواندن هم به جایی نمی رسد. البته حکومت مرکزی عراق هم باید تجدید نظری در ارتش و امنیت عراق داشته باشد و سیاست بی طرفی را در قبال کرد و سنی و شیعه در عراق دنبال کند تا تمایت ارضی کشور را حفظ کند.