گزارش تکاندهنده از وضعیت ایزدیهای عراق؛ اینجا دره مرگ است
منبع: نشریه تلگراف
مترجم: همایون آریانفر
بحران عراق؛«اینجا دره مرگ است. بیش از ۷۰ درصد آنان (ایزدیها) مردهاند»
گزارش تکاندهنده نشریه تلگراف از وضعیت وخیم پناهندگان ایزدی در کوههای شنگال.
جاناتان کرن از بالگردی که برای کمک رسانی به ایزدیها توسط ارتش عراق تدارک شده، صحنهای جهنمی میبیند
کوه شنگال را بوی تعفن اجساد فرا گرفته. چند ایزدی که موفق به فرار از چنگال آن شدهاند میتوانند به شما بگویند چرا؟
حاجی خدو ۶۵ ساله که توانسته از میان خطوط تحت محاصره دولت اسلامی بگریزد میگوید: «سگها اجساد مردگان را میخوردند»
یکشنبه شب، من بعنوان نخستین روزنامه نگار غربی به کوههای شنگال رسیدم، جایی که در آن دهها هزار نفر از ایزدیها، پیروان آیین مبهم و دیرین خاورمیانه، پس از اشغال شنگال، بزرگترین شهرشان توسط دولت اسلامی به آنجا پناه بردهاند.
من سوار بر بالگرد ارتش عراق صدها تن از پناهندگان را در پایین میدیدم که برای دریافت سهم اندک خود از کمکهای ارسالی به شنگال به سوی بالگرد هجوم میآورند. بالگرد آب و مواد غذایی را از جایگاه باز تیربار برای آنان که در انتظار کمک بودند به پایین پرتاب میکرد.
ژنرال احمد عتوانی که ماموریت را رهبری میکند به من میگوید: اینجا دره مرگ است. بیش از ۷۰ درصد آنان مردهاند!
دو پرواز آمریکایی نیز برای ارسال کمک به کوه شنگال اختصاص داده شدهاند تا بیش از ۳۶ هزار وعده غذا و ۷ هزار گالن آب برای کمک به پناهندگان ارسال کنند. همچنین دو هواپیمای باری C-۱۳۰ نیروی هوایی سلطنتی در راه هستند.
با این حال، مقامات عراقی میگویند که بسیاری از کمکهای ایالات متحده «بیفایده» بوده است چرا که محموله کمکی از ارتفاع ۱۵ هزار پایی بدون چتر نجات پرتاب شده و در اثر ضربه متلاشی میشوند.
تعداد انگشت شماری از پناهنگان با سوار شدن بر بالگرد موفق به فرار میشوند اما بسیاری از آنها پشت سر میماند چرا بالگرد نمیتواند بر کوهستان صخرهای فرود آید. آنها در آنجا با تشنگی و گرسنگی و همچنین گرمای فلج کننده نیمه تابستان دست و پنجه نرم میکنند.
صدها تن اگر نه بیشتر، تا کنون مردهاند، از جمله دهها کودک ایزدی.
ویان دخیل نماینده ایزدیها در پارلمان عراق دراینباره به خبرنگاران در بغداد گفته است:
«ما تنها یک یا دو روز برای کمک به این افراد فرصت داریم و پس از این مدت مرگ دسته جمعی آنها آغاز خواهد شد.»
ارتش عراق در حال اجرای چندین ماموریت پروازی در طول روز جهت کمک و یاریرسانی به پناهندگان است. ارسال کمکهایی شامل آب، آرد، نان و کفش.
هدف از پرواز بالگردها انتقال پناهندگان در هر پرواز است، اما در بسیاری نقاط کوهها دارای صخرههای فراوان هستند که این امر از فرود بالگردها جلوگیری میکند، این مساله بدین معناست که بالگردها خالی باز میگردند.
حتی زمانی که آنها میتوانند به زمین بشیند، یک بالگرد تنها قادر به جای دادن اندکی بیش از یک دوجین از پناهندگان در هر پرواز است، آن هم تنها در مرتفعترین نقاط کوهستان که خارج از تیرس طیف وسیعی از موشکهای تروریستها باشد. بدین ترتیب تا کنون به سختی ۱۰۰ نفر توانستهاند از این راه نجات پیدا کنند.
همچنین به گفته کاپیتان احمد جابر این پروازها حداقل ۵۰ پیشمرگه از نیروهای مسلح کُرد را در کوهستان پیاده کردهاند.
سایر پناهندگان راه خود را با گذر از خطوط تحت محاصره دولت اسلامی و گریز از روبرویی با جهادگران، جهت حفظ امنیت جانی خود، و یا عبور از بخش تحت کنترل کُردهای سوریه برای رسیدن به شهر دهوک طی میکنند.
سایر پناهندگان ایزدی که تا کنون در کوهستان شنگال باقی ماندهاند با مخفی شدن در غارهای قدیمی قابل سکونت و نوشیدن از چشمههای طبیعی و شکار حیوانات کوچک توانستهاند جان سالم به در برند. میان خانوادههای گرفتار شده و پراکنده در سراسر کوه شنگال تا مرز سوریه مسیری خشک و لم یزرع به طول ۳۵ مایل امتداد مییابد و این نگرانی وجود دارد که کمک به سایر آنان بیثمر است، مگر آنکه عملیات امداد و کمکهای بشردوستانه به شکل قابل توجهی افزایش یابند.
در حال حاضر صدها نفر را میتوان دید که برای فرار از آن وضعیت، مسیرشان را به آرامی با عبور از گستره کوه طی میکنند. آنها در حالی که مقداری از اموالشان را بر دوش خود حمل میکنند در تلاشند تا از آنجا بگریزند.
کودکان خسته و غمگین در آغوش پدر و مادرنشان آرمیدهاند، در کنار آنها، مسنترها دل شکسته و رنجور در حالی که پرتو سوزان خورشید بر سرشان میتابد، به سختی مسیر را میپیمایند.
مقدار کمی از کمکهای شبه نظامیان پیشمرگه به کوه شنگال رسیده است اما به وضوح این مقدار کافی نیست.
فیصل حسو ۴۰ ساله یکی از نیروهای پیشمرگه میگوید: «صادقانه بگویم، این مقدار برای همه کافی نیست» او اضافه میکند «برای هر پنج نفر تنها یک بطری آب وجود دارد.»
پناهندگانی که موفق به فرار شدهاند شرایطی جان فرسا را تشریح میکنند و میگویند گرفتارشدگان همچنان در انتظار کمک از خارج هستند.
صیدو حاجی ۲۸ ساله میگوید: «ما حدود ۲۰۰ نفر بودیم که نزدیک به ۲۰ نفر از ما فوت کردند.» او میافزاید: «ما میتوانستیم تنها برای دو روز زنده بمانیم، نه بیشتر.»
عماد ادو ۲۷ ساله که توسط یکی از پروازها در روز جمعه در بالاترین نقطه کوه نجات یافته، توضیح میدهد که چگونه او مجبور به ترک خواهرزادهاش شده، انرژی او به اندازهای بود که به دشواری میتوانست چشمانش را باز نگه دارد تا سرنوشتش را ببیند.
او میافزاید: «او در حال جان دادن بود، از این روی ما او را ترک کردیم و او فوت کرد.»
دیگران نیز داستانهایی مشابه دارند. آقای ادو اضافه میکند «حتی غارها نیز بوی تعفن میدادند». به گفته چند تن از پناهندگان نجات یافته توسط پروازهای ترابری، غار گلیاجی به تنهایی ۵۰ جنازه را در خود جای داده بود.
صیدو کوتی نانر ۳۵ ساله یکی از ۱۳ ایزدیی است که توانستهاند صبح پنجشنبه به شکل مخفیانه از میان خطوط محاصره دولت اسلامی عبور کنند. وی میگوید که او از طریق بخش تحت کنترل کُردهای سوریه توانسته خود را به اقلیم کردستان برساند.
او پدر و مادر خود را ترک کرده است، زیرا آنها برای تحمل دشواریهای این سفر بسیار پیر بودهاند. او همچنین ۲۰۰ گوسفندش را رها کرده است. او میگوید «ما شانس آوردیم»، ادامه میدهد: «یک دختر در حال فرار [با ما] بود که تیر خورد». او میافزاید این اتفاق بهانه کافی به بقیه آنها داده تا از آنجا دور شوند.
میکی حسن میگوید که او، دو برادر و خانوادههای آنها به کوه شنگال گریختند و پس از آن با گذشت دو روز موفق به فرار به شهرستان کردنشین دهوک شدند.
آقای حسن میگوید که او و خانوادهاش مدت ۱۷ ساعت را بدون غذا پیمودند تا اینه مقداری نان به دستشان رسید.
ایزدیها، گروه قومی کُردی هستند که توانستهاند دین خود را برای قرنها علیرغم آزار و اذیتها، حفظ کرده و زنده نگاه دارند. آنها از جانب اسلام گرایان به شدت تهدید میشوند. اسلام گرایان آنها را «شیطان پرست» میخوانند و پس از عقب نشینی نیروهای پیشمرگه، آنان (ایزدیها) را از خانههای خود بیرون راندند.
آنجا داستانی در حال بازگو شدن است، بر این اساس که جهادگران صدها تن از زنان ایزدی را به اسارت گرفته، به موصل برده و آنان را در زندان یا مدارس نگه میدارند. هرچند این رویداد نمیتواند تایید شود، با این حال طیف گستردهای بر این باور بودند و چند تن از پناهندگان ایزدی گفتهاند که آنها قادر به برقرای تماس با بستگان زن ایزدی که در پشت خطوط دولت اسلامی زندگی میکردهاند، نیستند.
کامل امین از کارکنان وزارت حقوق بشر عراق میگوید: «ما گمان میکنیم که تروریستها آنها را بعنوان برده به اسارت گرفته و برای آنان برنامهای شریرانه در نظر دارند.»
دهها هزار تن از مسیحیان نیز سرنوشتی مشابه داشتهاند. آنان نیز در برابر پیشروی جهادگران دولت اسلامی مجبور به فرار شدهاند. آنها از طریق جادههای مسیر شرق و شمال راه اربیل و دهوک را در پیش گرفتهاند. تنها در روز ۵شنبه بیش از ۱۰۰ هزار مسیحی ساکن نینوا مجبور به ترک خانههای خود شدهاند.
پناهندگان میگویند که حملات هوایی آمریکا به مواضع دولت اسلامی خارج اربیل بسیار اندک و بسیار دیرهنگام بوده است. آنها در طی این مدت احساس میکردهاند توسط همگان کاملا به حال خود رها شدهاند ـــ توسط حکومت مرکزی در بغداد، توسط آمریکا و انگلیس که در سال ۲۰۰۳ به عراق حمله کردند و درحال حاضر نیز توسط کُردها، کسانی که قول حفاظت از آنها داده بودند.
جنان یوسف یک کاتولیک آشوری ساکن قراقوش، بزرگترین شهر مسیحی نشین عراق است که در ساعات اولیه روز ۵ شنبه موفق به فرار شده، او میگوید: «وقتی آمریکاییها از خاک عراق عقب نشینی کردند، مسیحیان را بیپناه به حال رها کردند» وی میافزاید: «مسیحیان مانند گوشت قربانی شدهاند. هر کس بتواند ما را میکشد.»
شرایط کنونی در شنگال به شکل جبران ناپذیری آسیب دیده و مفهوم خانه را برای ایزدیها تغییر داده است. برای بخش بزرگی از آنان شرایط فرهنگی منحصر بفرد قبلی دیگر به شنگال باز نخواهد گشت و از این روی آنان هیچ دلیلی برای بازگشت نخواهند داشت.
عیدو خودیدا قاسم ۳۴ ساله میگوید: «ما نمیتوانیم به شنگال برگردیم زیرا شنگال توسط اعراب احاطه شده است». او میگوید روستاییان عرب سنی اطراف شنگال به جهادگران دولت اسلامی برای تصرف شنگال کمک کردند.
در حال حاضر او همانند بسیاری از دوستان و بستگانش میخواهند به طور دسته جمعی از عراق خارج شود.
او میگوید: «ما خواهان مهاجرت به دیگر کشورها هستیم، نه شهر خودمان»