ترکيه و مقاصد نو عثمانی
سرمقاله مردم سالاری به قلم دکتر امیر مدنی نوشت: پارلمان ترکیه با تصویب طرحی به دولت آن کشور اختیار داده است تا به عراق و سوریه نیروی زمینی بفرستد و به کشورهای دیگر اجازه بدهد که از پایگاههای ترکیه به انجام عملیات نظامی بر ضدّ داعش بپردازند. گروه تروریستی داعش که مناطق وسیعی را در شمال و شرق سوریه به تصرف در آورده با اشغال مناطق خودگردان کردنشین سوریه و محاصره شهر کوبانی به مرز ترکیه نزدیک شده است. پیش از این رجب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، خواستار منطقهای حائل بین سوریه و ترکیه با استفاده از نیروی زمینی شده بود.
نخست وزیر ترکیه آقای احمد داود اوغلو نیز در مصاحبه مطبوعاتی خود اعلام داشت که «نمیخواهیم کوبانی سقوط کند و برای پیشگیری از این حادثه هر چه در توان داریم انجام خواهیم داد». سخنان مقامات ترکیه به همراه تصمیم پارلمان ظاهراً به مقاصد انسان دوستانه و برای پیشگیری از آوارگی و قتل عام دهها هزار کرد کوبانی و مناطق اطراف توسط ماشین آدمکشی داعش صورت میگیرد. اما با نگاهی به مواضع و سیاستهای درونی و منطقهای آقای اردوغان و دولت وقت ترکیه در قبال اقلیتها و معترضان داخلی، بحران سوریه، مساله کرد و رفتار با پناه جویان کرد و سرانجام نحوه تعامل با گروه داعش نمیتوان به اهداف ژئوپلیتیکی پنهان در پس مقاصد انسان دوستانه اعلامی نیندیشید.
واقعیت آن است که ترکیه اردوغان – داود اوغلو که دارای گرایشهای اخوان المسلمینی در بستری نو عثمانی و توسعه طلبانه است اگر در شکلگیری گروه تروریستی داعش همچون عربستان سعودی و قطر دارای مسئولیت مستقیم نباشد با خودداری از اتخاذ مواضع صریح بر ضدّ آن دارای مسوولیتهای بسیار سنگینی است. رفت و آمد و حضور چهرههای سرشناس حامی داعش به ترکیه، مجاز داشتن عبور افراطیون دلتای جهانی به سوریه از طریق خاک و مرزهای ترکیه، ارائه خدمات درمانی به جنگجویان زخمی داعش، خرید و فروش مواد نفتی و آثار هنری به سرقت رفته از کشورهای سوریه و عراق در بازارهای ترکیه و نحوه ناروشن آزادی دیپلماتهای ترکیه ای به گروگان گرفته شده در موصل به همراه شواهد بسیار دیگر همچون وجود دفاتر غیر رسمی نمایندگی داعش در خاک ترکیه حاکی از رابطه ای است که اگر دوستانه تلقی نشود حکایت از اشتراک منافع و مبتنی بر درک متقابل با حفظ تفاوت هاست.
رابطه ترکیه با داعش به گونه ای است که به نوشته روزنامه حرّیت ترکیه حتی آقای بایدن معاون پرزیدنت اوباما در سخنرانی خود در دانشگاه هاروارد اذعان میکند که ترکیه به همراه متحدان منطقه ای آمریکا همچون عربستان و امارت متحده در شکل گیری داعش و ایجاد جنگ فرقوی دارای مسئولیتی بسیار سنگینند. این در حالیست که به نوشته دیلی تلگراف فرانسیس ریساردن سفیر پیشین آمریکا در ترکیه از «همکاری دولت ترکیه با جبههً نصرت» که شاخه سوری القاعده است سخن میگوید. پرسش مطروحه این است که با ملاحظه نقش ترکیه در شکل گیری داعش و دیگر گروههای افراطی و سیاست بسیار سختگیرانه ترکیه در قبال کردهای ترکیه و بطور کلی مساله کرد چرا ترکیه با اعلام قصد دفاع از کوبانی آن هم با نیت انسان دوستانه از طریق ورود احتمالی نیروی زمینی در برابر داعش قرار میگیرد؟
واقعیت اینجاست که ترکیه در چارچوب گرایشهای نو عثمانی توسعه طلبانه مقاماتی که خود را از تبار آلب ارسلان و سلطان محمد فاتح میدانند، قصد ورود به خاک سوریه را دارد تا بتواند با موافقت آمریکا حکومتی دست نشانده هم جنس خود یعنی با گرایش اخوانی را در سوریه حاکم سازد. این امر در ذهن مقامات ترکیه از جمله به این دلیل امکان تحقق را دارد که بمبارانهای ائتلاف به رهبری آمریکا بدون نیروی زمینی امکان غلبه بر آدم خوران داعش را ندارد و تحقق ممکن آن دارای بردهای چند گانه است.
تصمیمگیران در ترکیه فکر میکنند که با سیاست وارد سازی نیروی زمینی به کوبانی به نیت انسان دوستانه (قابل پذیرش برای افکار عمومی جهانی) به تجربه خودگردانی کردهای سوریه در چارچوب حاکمیت ملی سوریه، با ایجاد منطقه حائل پایان مینهند (حذف تجربه دموکراتیک خود گردانی کردی- بومی ذاتا ضد داعشی و ضد اخوانی) و با استفاده از بمبارانهای ائتلاف (با هزینه رقیبان جهان سنّی یعنی عربستان سعودی و شیوخ) و حذف سر دیو افراطیگری، بدن دیو را حفظ کرده آن را در کنار نیروی زمینی خود در جهت تغییر رژیم در سوریه (حذف اسد) در جهت اهداف ژئوپلیتیکی پروژه نو عثمانی به کار میگیرند.
جنگهای تجاوزکارانه همیشه با مقاصد و برنامه آغاز میشوند اما با نخستین شلیکها همه چیز تغییر میکند. در برابر چنین برنامه جنگی مبتنی بر بکارگیری حتا جانبی گروه تروریستی داعش گذشته از دولتها و ملتها، شهروندان ترکیه قرار دارند که بیش از ۷۰ درصد آنان مطابق نظر خواهیها تمایلات ضدّ افراطیگری و ضدّ داعشی دارند. همه دولتها اشتباه میکنند و مقامات کنونی ترکیه نیز به دام ماجرایی پر مخاطره خود آفریده شده افتادهاند و البته امکان اصلاح نیز وجود دارد. مقامات ترکیه با ادامه این سیاست بسیار خطرناک کشور خود را به سوی پاکستانی شدن و بیامنیتی مستمر پیش میبرند.