آیا ترکیه به سمت تجزیه پیش میرود؟
سازمان جوانان حزب پانایرانیست- اتاق فکر امریکن اینترپرایز.
مالزی و سنگاپور، اتیوپی و اریتره، جمهوری چک و اسلواکی، یوگوسلاوی، صربستان و مونتهنگرو، اندونزی و تیمور شرقی، سودان و جنوب سودان، کشورهای متعددی که روزگاری سوگند خورده بودند همبستگی سرزمینی خود را حفظ کنند ولی به تجزیه تن دادند. ترکیه مکن است کشور بعدی باشد.
حکومت ترکیه، ارتش آن و دیپلماتهای ترک احتمالا هرگونه شاهدی در راستای این موضوع که تجزیه سرنوشت محتوم ترکیه است را رد کنند و مقامات آمریکایی نیز در رسانهها همین رویه را پیش گیرند، ولی در پس این کتمان شدید، به نظر بسیار محتمل میآید که چیزی شبیه تجزیه برآیند دیگری باشد از حرکت کلبی مسلک (پیروان اندیشه بدبینی نسبت بهدرستی و نیکوکاری بشر) رییس جمهور رجب طیب اردوغان بهسوی حکومتی استبدادی.
امروز روشن شده است که نمایش پرسروصدای اردوغان درباره علاقه وی به صلح با کردها، کمتر به دلیل خواست صلح برانگیخته شده و بیشتر برای بهره انتخاباتی بوده است. اردوغان امیدوار بود که از حمایت کردها مانند اهرمی استفاده کند که هم ضربه مهلکی به کمالیسم وارد آورد و هم با این حمایت بتواند قانون اساسی را برای استحکام جایگاه خود بکار گیرد.
زمانی که حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) در سال ۲۰۱۳ به آتشبس رضایت داد، در موضع قدرت بودند: آنها کنترل محدودهای در هاکاری در جنوب شرقی ترکیه را در دست داشتند و از حمایت فزاینده کردهای ترکیه نیز برخوردار بودند. سالها پاکسازی و دستگیری افسران ارشد بهوسیله اردوغان ارتش ترکیه را تضعیف روحیه و آن را به شبهی ازآنچه بود تبدیل کرده است. در حقیقت، ارتش ترکیه در طول فقط یک دهه از جایگاه یکی از تواناترین نیروهای ناتو به چیزی در حد قابلیتهای بنانا ریپابلیک (فروشگاه خردهفروش چندملیتی در آمریکا که در زمینه پوشاک فعالیت دارد) رسیده است. پ.ک.ک نیز چیزی برای از دست دادن ندارد. مقامات ترکیه مدتها اعلام میکردند که زندانی بودن عبدالله اوجالان رهبر پ.ک.ک ربطی به موضوع ندارد. ولی با در نظر گرفتن مذاکره با اوجالان، اردوغان مربوط بودن وی را بهعنوان سیاستمداری بانفوذ کرد تایید کرد.
لودگی اردوغان هم هزینهای داشته است. دیپلماتها ممکن است ثبات را به تغییر ترجیح دهند، ولی حمایت از ترکیه در جامعه جهانی مانند گذشته مستحکم نیست. لیست بلند بالایی از مکانهایی وجود دارد که در آنها اردوغان دیگر فرد محبوبی به حساب نمیآید. او در مصر، لیبی، مقامات فلسطینی، اسراییل، سوریه، امارات و احتمالا حتا عربستان سعودی جایگاهی ندارد. استقبال از وی در اروپا و امریکای پس از اوباما قابل قبول خواهد بود. با ستایش حماس بهعنوان جنبشی آزادیخواهانه و گروهی با مشروعیت دموکراتیک، وی هرگونه گروه مخالفی را از دایره داخلی خارج کرد و همین رویه را با پ.ک.ک نیز در پیش گرفت. بههرحال، پ.ک.ک از طریق پروکسیهای انتخاباتیاش حمایت حداکثری را در جنوب شرقی ترکیه به دست آورد. تفاوت عمده میان پ.ک.ک و حماس در این است که حماس مردم را مورد هدف قرار میدهد و بدون تفاوت قایل شدن عملیات تروریستی انجام میدهد درحالیکه پ.ک.ک بیشتر از تمرد و شورش بهره میبرد.
ممکن است اردوغان از شکست خود در سال ۲۰۱۵ برای به دست آوردن حداکثر کرسیهای مجلس شوکه شده باشد، ولی بهجای پایداری با روحیه دموکراسی وی تصمیم گرفت که بیشازپیش خرابکاری کند. انتخابات جدید در اول نوامبر برگزار خواهد شد، ولی ترکیب حرکت اردوغان برای اعمال قدرت دیکتاتوری و کوششهایش برای تحتفشار قرار دادن حزب کردی و حامیان آن میتواند میخ آخر، نهتنها به تابوت کمالیسم، بلکه حتی به یکپارچگی جمهوری ترکیه باشد. سیاستمدار کاریزماتیک کرد صلاحالدین دمیرتاش، رهبر حزب دموکراتیک خلقهای ترکیه، بیان کرده است که فرمان خاموشی که بهوسیله حکومت علیه حامیان کرد حزب دموکراتیک خلقها اعمال شده است تنها گزینهای را که برای آنها باقی میگذارد درخواست خودمختاری است.
مصطفی کمال آتاترک نودودو سال پیش ظهور جمهوری ترکیه را اعلام کرد. اردوغان به راههای گوناگونی نشان میدهد که وی ضد-آتاتورک است. مساله دیگر سکولاریسم علیه اسلامگرایی نیست. ممکن است یک دهه طول بکشد ولی میتوانیم از الان شمارش معکوس تجزیه ترکیه را آغاز کنیم. کردها ایالت خود را خواهند داشت و پایتخت آن درنهایت نه اربیل بلکه دیار بکر خواهد بود.