ایرانیان در هرجای جهان برای رسیدن به پیروزی باید هم پیمان و هم راه شوند-پرویز ظفری
یادداشتی از مهندس پرویز ظفری
ایرانیان در هرجای جهان برای رسیدن به پیروزی باید هم پیمان و هم راه شوند
مهندس پرویز ظفری مسئول تشکیلات اروپایی و یکی از ۵ معاون رهبر حزب پان ایرانیست و آخرین نماینده مردم نهاوند در مجلس شورای ملی بود. او که همکنون در خارج از ایران به سر می برد طی یادداشتی به بررسی مسیر صحیح مبارزه و راه رسیدن به پیروزی پرداخته است. او معتقد است بی باکانه خرد را کار بستن، گره گشای دشواری هاست . باید از گذشته آموخت ولی هرگز آن را دیواری نکرد که راه همدلی و هماهنگی را به امروز و فردای ما ببندد. گذشته را دیگران با پیروزی و یا شکست جنگیده اند. جنگ همگروه ما در آوردگاه امروز است، بسیچ باید کرد! از دشمنی به دوستی و از پراکندگی به همراهی رسید. سازمان باید داد، سازمان ها را باز سازی باید کرد، ارج کوشنگان را باید داشت. دگر اندیشیدن را سرمایه ی از هم گسیختن سازمان ها و پیوستگی ها نباید کرد،بلکه با بردباری باید راه همگرایی و بسیج نبرد پیروزی بچش را سامان داد . پان ایرانیسم ،آرمان بلند بالای ما درآسو ی (افق) فرداست! برای رسیدن به آن باید نخست مردم ما فرمانروای سرنوشت خویش باشند تا بتوانند بر این مغاک تاریک تاریخ پیروز آیندو خانه ی بزرگ خود را آنگونه که می خواهند بسازند.
متن کامل یادداشت مهندس پرویز ظفری را در ادامه می خوانید:
راه برون رفت از این بدروزگاری در دستهای ماست. ایرانیان در هرجای جهان برای رسیدن به پیروزی باید هم پیمان و هم راه شوند. راه رسیدن به آن آسان نیست،هفت خوان نه که هفتاد خوانست . نخست باید زمینه را برای درست اندیشیدن فراهم کرد. ترس راباید از دل و جان ،مغز و اندیشه بیرون ریخت ، تا با خردمندی که همان کاربرد دانش ها در کارهای نیکست به پیروزی رسید.
جان را که برترین گوهر هستی است باید از راه خرد گرامی داشت و زندگی را تنها بر پایه ی خرد که گوهر پاسدارنده ی جان و سامان بخش زندگانی و رهگشای همزیستی،آبادانی و دستیابی به شادمانیست رهنمای خود کرد.
شادمانی بزرگترین دستاورد زندگانیست که باید برترین آماج آدمیان باشد . خانه تکانی فرهنگی کار بزرگ ماست که باید جانانه به آن بپردازیم. ارزش های نیک فرهنگ ایرانیان را بیاموزیم و بیاموزآنیم . این ارزش ها در کنار جان و خرد بزرگداشت نیکی و نیکنامی ،راستی ، درستی ، دادگری، جوانمردی ، مهر، مردمی ، آزادی ، دانش،آبادانی ، دلاوری، استواری، پایداری، و پیمان است.
آفریده های بزرگی بخش و شادی آفرین خود را پاس داریم. نوروز زیباترین آفریده ی فرهنگ ایرانیست.مالامال زندگی و شادمانیست.زندگانی نو شونده است. مردمی و همه انسانیست، ارمغان ایرانیان به جهانیان است.
پهلوانان افسانه ها و بزرگان تاریخمان را بهتر بشناسیم تا بتوانیم راه آنان را با داده های جهان نو دنبال کنیم . از هوشنگ جنگ با دیوان (اهریمنی ها) و افروختن آتش (روشنایی و گرمای زندگی) و برآوردن آهن از سنگ (ساختن ابزار زندگانی ) را بیاموزیم ؛ مانند کاوه و فریدون، ضحاک را ببندیم. چون آرش جان را برای پاسداری جانان و مرز و بوم و آشیان با همه ی زور و توان ارمغان سازیم و به بهای جان خود آشتی را در زندگی هم میهنان بگسترانیم.
رستم را در جنگ دیوان تنها نگذاریم و در تنهایی خود به یاد دلیریهای او در هفت خوان باشیم . چون سیاوش جان بر سر پیمان بگذا ریم و چون کی خسرو دادگری مردمی باشیم که از بن جان به هنگام از قدرت کناره گیریم و راه را برای دیگران باز بگذاریم.
از کورش که اندیشه های مردمی او بن مایه ی آفرینش ایرانی بود مردمی و از داریوش (سازنده ی راه، ، شاهراه ، آبراه، گذشتن از دریا ، برپایی .چاپار، سپاه جاویدان ، تخت جمشید ) آبادگری و کوشش برای زندگی بهتر را بیاموزیم .
از آزادمرد سیستانی یعقوب و از سرداران آذر آبادگانی بابک و ستار خان درس های بایسته را بگیریم. آموزش های نیک زرتشت را از گاتها و اندیشه های دلیرانه ی رازی را در رسوا کردن دروغگویان تاریخ و سروده های فرزانه ی توس را برای راندن اندیشه های فرومایه از سر ایرانیان و یاد آورایشان از بزرگی های خویش بایسته ترین آموزش های خود و فرزندان خود بدانیم.
کوتاه می کنم ، راه به سوی راستی ها را جان جوینده ی شما خواهد گشود . بی باکانه خرد را کار بستن، گره گشای دشواری هاست . باید از گذشته آموخت ولی هرگز آن را دیواری نکرد که راه همدلی و هماهنگی را به امروز و فردای ما ببندد. گذشته را دیگران با پیروزی و یا شکست جنگیده اند. جنگ همگروه ما در آوردگاه امروز است، بسیج باید کرد! از دشمنی به دوستی و از پراکندگی به همراهی رسید. سازمان باید داد، سازمان ها را باز سازی باید کرد، ارج کوشنگان را باید داشت. دگر اندیشیدن را سرمایه ی از هم گسیختن سازمان ها و پیوستگی ها نباید کرد،بلکه با بردباری باید راه همگرایی و بسیج نبرد پیروزی بخش را سامان داد . پان ایرانیسم ،آرمان بلند بالای ما درآسو ی (افق) فرداست! برای رسیدن به آن باید نخست مردم ما فرمانروای سرنوشت خویش باشند تا بتوانند بر این مغاک تاریک تاریخ پیروز آیند و خانه ی بزرگ خود را آنگونه که می خواهند بسازند.
برآنم که با فراز آمدن یک فرمانروایی ایرانی برآمده از خواست آزادانه و آگاهانه ی مردمان میهن جهان فرهنگ ایرانی به هم خواهد پیوست. این آرزویی دست یافتنیست.
بر من و شما و همگانست که راه آن را هموار کنیم.