ماجرای اشغال سفارت ایران در لندن و دروغگویی خلق عرب – توحید ناظم زاده
ماجرای اشغال سفارت ایران در لندن و دروغگویی خلق عرب
توحید ناظم زاده
در تاریخ 30 آوریل 1980 شش مرد مسلح که خود را “الشهید” معرفی کرده اند به ساختمان سفارت ایران در لندن یورش بردند و به مدت 6 روز 26 نفر از اعضای داخل سفارت را به گروگان گرفتند این 6 نفر که وابسته به جبهه دوکراتیک خلق عرب خوزستان بودند در تاریخ 31 مارس با استفاده از گذرنامه های عراقی وارد لندن شده بودند تا روز مقرر برای حمله به سفارت به اعمالی از قبیل مشروب خواری و همراهی با فواحش مشغول بودند به طوری که مالک ساختمانی که به منظور اقامات آن را اجاره کرده بودند از آنها خواسته بود که ساختمان را تخلیه کنند.
درخواست های گروگان گیران از قرار زیر بود:
1- آزادی 91 زندانی عرب و انتقال آنها به لندن و سپس دولت انگلستان امکاناتی را محقق کند تا گروگان گیران و زندانیان با هواپیما به پایتخت یکی از کشورهای عربی خاورمیانه منتقل شوند.
2- شناسایی رسمی خودمختاری خوزستان توسط دولت ایران
تمامی سلاح ها از طریق دولت عراق به گروگان گیران در لندن تحویل داده شده بود
این گروگان گیری در ادامه برخوردها میان دولت و به ویژه استاندارد وقت خوزستان دریادار مدنی با هرج و مرج طلبان و تجزیه طلبان در خوزستان صورت گرفته بود دولت انگلیس در ابتدا تلاش کرد که این بحران را مسالمت آمیز حل و فصل کند دولت ایران و وزیر امور خارجه وقت صادق قطب زاده نیز هیچگونه نرمشی علیه خواسته های گروگان گیران نشان نمی دادند تا اینکه در روز 6 گروگان گیری گروگان گیران که از برآورده شدن خواسته های خود مایوس شدند اقدام به قتل وابسته مطبوعاتی سفارت ایران در لندن به نام عباس لواسانی کردند و جسد او را از ساختمان به پایین پرتاب کردند پس از این اقدام گروه ویژه به اس ای اس بریتانیا به ساختمان یورش برد این حمله منجر به آزادی تمام گروگان ها انجامید 5 نفر از گروگان گیران کشته شدند و یک نفر به نام فوزی بداوی نژاد دستگیر شد که به حبس ابد محکوم شد.
ماجرای قتل عباس لواسانی
در برنامه مستندی که توسط تلویزیون بریتانیا پیرامون واقعه اشغال سفارت ایران در لندن ساخته شده است مصاحبه ای نیز با ترور لاک نگهبان سفارت که او نیز توسط گروگان گیران به گروگان گرفته شده بود انجام شد او پیرامون مرگ لواسانی می گوید:
در میان افرادی که به گروگان گرفته شده بودند فردی بود به اسم عباس لواسانی که سمت وابسته مطبوعاتی سفارت را عهده دار بود در جایی گروگان گیران بر روی دیوار های سفارت به عربی نوشتند : الموت خمینی که به معنای مرگ بر خمینی بود سیم هریس از دیگر گروگان های خارجی در سفارت می گوید برای دانشجوی مسلمانی چون لواسانی، خمینی به مانند مسیح بود برای مسیحیان. فلذا بین عباس لواسانی و گروگان گیران درگیری لفظی رخ داد و از آن لحظه به بعد گروگان گیران کینه او را به دل گرفتند و او تبدیل به هدفی شد برای گروگان گیران.
در قسمت بعدی و با در نظر گرفته شدن این نکته که مذاکرات میان گروگان گیران با دولت ایران و انگلستان به شکست انجامیده بود گروگان گیران تصمیم به قتل گروگان ها با مدت زمانی نیم ساعت شدند تا دولت ایران را مجبور به قبول خواسته های خود کنند سیم هریس می گوید:
در اتاق باز شد و یکی از گروگان گیران به طرف عباس لواسانی آمد و گفت تو بودی که می خواستی بمیری؟ و عباس لواسانی با سینه برافراشته ایستاد و این بدین معنی بود که می خواهم شهید شوم.
هریس می گوید: او را دیدم که به نرده های راهرو بسته می شود منتها هیچ مقاومتی و هیچ فریادی و هیچ حرفی نمی زد فقط می خواست شهید شود سلیم (یکی از گروگان گیران) به تِرور نگهبان سفارت گفت حالا باید بهشان زنگ بزنی و بگویی اگر خواسته هایمان بر اورده نشود هر نیم ساعت یک گروگان را می کشیم.
ترور می گوید من چیزهایی که سلیم خواسته بود به مذاکره کنندگان انتقال دادم و ما را به اتاق بردند و دوباره این جمله لواسانی را به خاطر آوردم که من از مرگ نمی ترسم.
اما سایت های مدعیان دفاع از خلق عرب چیز دیگری می گویند و این اعمال ضد انسانی و قتل و خشونت های خود را اینچنین توجیح می کنند:
كان ( عباس لواساني ) الملحق الصحفي في السفارة الفارسية هو الوحيد بين الرهائن الذي كان يعلن عدائه واشمئزازه وتطاوله على المجموعة . وفي هذه اللحظة كان المناضل فوزي رفرف يجلس قربه محاولا تهدئته ولكن لواساني نهض فجأة وشرع يطلق السباب والشتائم على العرب ويتهمهم بالهمجية والجهل والتهور ثم انهى شتائمه بقوله : ( لو كنت مكان أحمد مدني لما فعلت غير ما فعل .. بل ربما اكثر .. كم أكرهكم ايها العرب ) وفكر توفيق ( ربما يكون لواساني هذا هو الوحيد الذي يستحق حكم الأعدام بين الرهائن )
ترجمه عبارات به خلاصه این است که فوزی یکی از گروگان گیران لواسانی را دعوت به آرامش می کند ولی او با پرخاشگری اقدام به توهین به اعراب می کند و آنها را بربر و عقب مانده مینامد و سپس می افزاید اگر من جای مدنی (منظور دریادار مدنی) بودم خیلی بیشتر از انچه او کرد با شما انجام می دادم بدین ترتیب لواسانی گروگان گیران را تحریک به قتل خود می کند.
همچنین تِرور معتقد است لواسانی مظلومانه کشته شد
پس می توان نتیجه گیری کرد که قتل ناجوانمردانه عباس لواسانی نه از روی توهین او به اعراب بلکه به علت علاقه ای که لواسانی به آیت الله خمینی داشت صورت گرفت و آنچه که مدعیان آزادی خلق عرب در سایت ها و تریبون های خود اعلام می کنند از اساس کذب محض هست لواسانی نیز از جمله دانشجویان ایرانی در انگلستان بود که در سال های منجر به واقعه 57 و در جو آن سال ها شیفته شخصیت خمینی شده بود و از این قبیل افراد در آن مقطع تاریخی بسیار بودند پیشینه سیاه گروهک های ستیزه جو همانند خلق عرب که از هر ابزاری همچون قتل و ترور و بمب گذاری برای رسیدن به نیات شوم خود استفاده می کنند باشد تا با روشن شدن وقایع تاریخی هموطنان ما و به ویژه هموطنان عرب زبان ما ماهیت چنین گروه های ارتجاعی و جنایتکار را بیشتر بشناسند.
فیلم واقعه و گزارش بی بی سی:
http://www.youtube.com/watch?v=QpMqx3y9Mio
مستند تلویزیون بریتانیا قسمت سوم پیرامون کشته شدن عباس لواسانی
http://www.youtube.com/watch?v=GUFK87gqONM&feature=relmfu
منابع:
روزنامه کیهان
ویکی پدیا به زبان انگلیسی محاصره سفارت ایران در لندن 1980
سایت یوتوب ویژه برنامه پنج قسمتی قهرمانان اس ای اس در واقعه اشغال سفارت ایران
سایت وابسته به خلق عرب مقاله با عنوان “شهدای عربستان”
پیوند همیشگی : http://www.pan-iranist.info/?p=5621
دروغ…دروغ …دروغ….
تخم لق دروغ را نخستین بار تئوریسن های یهود که مشق پانعربیسم را در قاهره نگاشتند(منجمله یعقوب صنوع یهودی) در دهان اینها گزاشتند…
و خدا را شاکریم که همان خلق عرب خوزستان(منظور مردم عرب خوزستان) تو دهنی به نوکران صدام گور به گور شده زدند و با تقدیم 12 هزار شهید برای آزادی میهنمان و سرفرازی خوزستان عزیز(و مقدس و مطهر به خون شهدا) نشان دادند ایرانی،ایرانی است……هر قوم و تبار و زبانی که داشته باشد ،جانش برای ناموس و وطن فدا میشود…پاینده ایران