تحلیلی بر تحولات جدید در پژاک وشکل گیری کودار

سهیل ایمانی

 

«حزب حیات آزاد کردستان» موسوم به «پژاک» که در سال 2003 به عنوان شاخه ایرانی پ.ک.ک آغاز به فعالیت کرده بود، ماه گذشته وارد دور جدیدی از فعالیت های خود شد. به گزارش رسانه ها، کنگره اخیر این حزب که در اردیبهشت 1393 در روستای مرزی خوران برگزار شد، تحولات ماهوی و شکلی جدید را به این سازمان داد. نخستین تغییر مهم در پژاک تغییر رهبری آن از فردی به گروهی و از مدیریت صرف مردانه به مدیریت مشترک توسط زیلان تانیا و ریزان جاوید است. به این ترتیب رحمان حاج احمدی که از سال ها پیش به عنوان دبیرکل پژاک شناخته می شد، جای خود را به جوانانی داد که قرار است از این پس به صورت مشترک این حزب را اداره کنند. تحول شکلی دیگر تغییر نام سازمان از پژاک به «کودار» است. کودار مخفف سازمان جامعه آزاد و دموکراتیک شرق کردستان در زبان کردی است. شورای رهبری کودار متشکل از ۱۹ نفر است که گفته می‌شود ۱۰ نفر زن و ۹ نفر مرد هستند.

تحول سوم، در ارتباط با تغییر رویکرد آن در قبال جمهوری اسلامی است. این بدان معنی نیست که پژاک یا کودار، قصد دارد فعالیت مسلحانه را از سر بگیرد. این سازمان از دولت ایران خواسته است تا مسائل را از طریق گفتگو حل و فصل نمایند و وارد مذاکره شوند. ریزان جاوید از رهبران جدید پژاک به خبرگزاری فرانسه گفته است که از جمهوری اسلامی می خواهند وارد مذاکره و گفتگو با این حزب شود.

«کودار» با انتشار یک بیانیه یا منشور سیاسی، که به قرارداد اجتماعی معروف شده است، مواضع سیاسی جدید خود را اعلام کرده است. در این منشور به مؤلفه هایی مانند محیط زیست، زنان،کنفدرالیسم دموکراتیک و مانند اين، تأکید زیادی شده است. این منشور تنها به موضع گیری های سیاسی اکتفاء نکرده بلکه به دنبال جایگزینی یک سیستم جدید به جای نظام های سیاسی است که تاکنون در خاورمیانه وجود داشته و کودار شکست آن را نتیجه دولت- ملت گرایی عنوان داشته است. کودار مدعی است که الگوی دولت- ملت در خاورمیانه پاسخ گوی نیازها نیست، رهبران کودار معتقدند که حتی کردها نیز نباید بیش از این به دنبال دولت سازی باشند، بلکه از طریق مقوله وطن و وطن گرایی می توان به اهداف هویتی دست پیدا کرد. این اهداف نیز تنها مختص کردها نخواهد، بلکه تمام خلق های ایران را در بر می گیرد.

یکی از این رهبران اين گروهگ می گوید: «اعتقاد به وجود وطن کردستان برای همه کردها به این معنی نیست که این وطن منحصراً دولتی تشکیل دهد و مرزی بین خودش درست کند و یک دولت مرکزی ملی تشکیل دهد. ما با مسئله دولت- ملت مشکل داریم. ما معتقدیم کردها و دیگر خلق‌های خاورمیانه همگی قربانیان پروژه دولت- ملت هستند که از قرن بیستم پیاده شده است. بنابراین ایجاد یک دولت- ملت جدید منجر به آزادی نخواهد شد و هیچ دستاوردی برای ملت کرد نخواهد داشت».

پیشینه پژاک

«پژاک»، به عنوان شاخه ایرانی پ.ک.ک در سال 2003 تأسیس شد. از نظر پ.ک.ک، کردستان بزرگ به چهار منطقه تقسیم شده است که هر منطقه آن به جز منطقه اقلیم شمال عراق توسط دولت های غیر کُرد اداره می شود. به همین دلیل جهت پیشبرد مبارزات سیاسی مردم کُرد می بایست در مناطق مزبور شاخه هایی از پ.ک.ک شروع به فعالیت کنند. در راستای این سیاست پ.ک.ک در سال 2003 پس از قطع و یا کاهش همکاری ها با سوریه، حزب آزادی کردستان سوریه را تأسیس کرد. لازم به ذكر است كه در طول دهه 1990 تمام پایگاه های پ.ک.ک در داخل خاک سوریه قرار داشت و اوجالان پایگاهی اختصاصی در منطقه بقاء لبنان که تحت نظر دمشق بود، در اختیار داشت. در همان سال 2003، در منطقه کردستان ایران گروه پژاک به عنوان شاخه ایرانی پ.ک.ک تأسیس شد. پژاک نخستین کنگره خود را در 2004 برگزار کرد. طی آن رحمان حاج احمدی که پیش از آن چهره سیاسی شناخته شده ای نبود، به عنوان دبیرکل انتخاب شد. در طی این مدت، گروه مزبور ضمن جذب نیرو و سازماندهی تشکیلات، اقدام به انجام عملیات های ایذایی در استان های کردستان و آذربایحان غربی نموده و خسارت های مادی و معنوی به كشور وارد و نیز محتمل تلفاتی شده است.

اکنون بعد از گذشت حدود 11 سال در حالی کنگره دوم این سازمان برگزار شد که ابهامات زیادی در خصوص تحولات آن وجود دارد.

اين نكته قابل توجه است كه سایر احزاب مدعی کردستان ایران اعتقاد دارند پژاک پیش از هر چیز یک حزب ترکیه ای است که امتداد پ.ک.ک و دنباله رو سیاست های آن به شمار می رود.به همین دلیل حزب دموکرات کردستان ایران و حزب کومله تا کنون حاضر نشدند پژاک را به صورت جدی به رسمیت بشناسند. از دید آنها مهندسی و پیشبرد اهداف این حزب در درجه اول از سوی عبدالله اوجالان و در درجه دوم از سوی ک.ج.ک، یعنی شورای رهبری پ.ک.ک، در قندیل انجام می شود. بسیاری از احزاب کرد ایران، پژاک را پیش از هر چیز به این دلیل طرد کرده اند که معتقدند این حزب با مسائل و مناسبات کردستان ایران بیگانه است و همه امور را از عینک پ.ک.ک، منافع آن و در امتداد مسائل داخلی ترکیه قرائت می کند.

کودار، انشعاب یا تحول

خبر تشکیل سازمانی به نام کودار در کنگره اردیبهشت ماه برای نخستین بار اعلام شد. با این وجود هنوز ابهاماتی در خصوص ادامه حیات یا انحلال پژاک وجود دارد. به درستی مشحص نیست که اعضای باقی مانده در پژاک چه زمان و تحت چه شرایطی وارد سازمان جدید خواهند شد. اما آن چه مسلم است این است که کودار از درون کنگره اخیر پژاک اعلام موجودیت کرده است و این روند نمی تواند به منزله یک انشعاب مورد ارزیابی قرار گیرد. در نتیجه پژاک پس از این با نام کودار به فعالیت خود ادامه خواهد داد.

تحولات احزاب اقماری پ.ک.ک و تأثیر آن بر پژاک

پ.ک.ک نزدیک به 20 سازمان، اتحادیه و حزب اقماری داردکه با پوشش های صنفی، جنسیتی، سیاسی و فرهنگی به فعالیت پرداخته ولی در نهایت از یک مرکزیت واحد پیروی می کنند. کنفرانس ملی کرد- بروکسل، کنگره ملی کرد هولیر، پژاک، حزب اتحاد دموکراتیک (شاخه سوری)، صلح و دموکراسی، حزب چاره سازی در اقلیم، تشکیلات اروپا و مانند اين، از این زمره اند. با این اوصاف صحبت کردن از «احزاب پ.ک.ک» یا احزاب اقماری پ.ک.ک چه در منطقه و چه در اروپا ممکن است.

پس از انتخابات اخیر شهرداری های ترکیه، حزب کُردی صلح و دموکراسی که نزدیک به 25 نماینده در مجلس دارد، با تغییر نام و راهبرد به حزب «دموکراتیک خلق ها» تبدیل شد. علاوه بر تغییر اسم و تغییر رهبری برخی سیاست های آن که اکنون چهارمین حزب مهم ترکیه محسوب می شود، متحول شد. در این راستا به جای سیاست های قبلی صلح و دموکراسی، گرايشات سوسیالیستي بیشتر و تعامل با جامعه ترک مد نظر حزب جدید بود. به همین منظور این بار سیاست مداران میانه رو کُرد وارد میدان شدند.

کنگره پژاک، موازی با همین طرح، برگزار شد و تغییرات عمده ای در آن رخ داد. اولاً به تأسی از سایر سازمان های وابسته به پ.ک.ک چنین وانمود می شود که جایگاه زنان در این سازمان ارتقاء یافته است. همچنین نام گذاری جدید «کودار» نیز به پیروی از نام های سایر احزاب وابسته به پ.ک.ک صورت گرفت.

جدول (1): مقایسه مفهوم پردازی احزاب اقماری پ.ک.ک در ترکیه، ایران و سوریه

Untitled2

شكل (1):  نماد تشکیلاتی احزاب اقماری پ.ک.ک در ترکیه، و كودار

 

Untitled

 

بررسی مقایسه ای در مفهوم پردازی­ها و نمادگرایی­های ده ساله اخیر در پ.ک.ک نشانگر قواعد و تأکیدات مکرری است که این بار در تحولات مربوط به پژاک نیز صادق بود.

کاربرد مفاهیم در الگوهای مشترک و نمادین این احزاب تابعی از تفکرات و اندیشه های عبدالله اوجالان به ویژه گرایش روز افزون وی به آنارشیسم کلاسیک است. این روند از پیام نوروزی وی در سال 1392 مشهود شد و با تأسیس حزب دموکراتیک خلق ها به اوج خود رسید.

در این روند جدید فکری، اوجالان الگوی دولت – ملت در قرن گذشته را منشاء مشکلات و معضلات قومی ارزیابی کرده است. متعاقب آن، تمام تحلیل های کلان وابستگان تشکیلاتی و فکری این جریان در راستای دولت ستیزی، تقبیح دولت- ملت و ارائه الگوهای آنارشیستی به جای آن، بوده است.

به همین نسبت، در نام گذاری های تشکیلاتی استفاده از مفاهیم جامعه، دموکراسی و خلق در ده سال اخیر به وفور صورت می گیرد. مفهوم «دموکراسی» در تمام این نام گذاری به صورت ثابت وجود داشته و مفاهیمی چون جامعه و خلق با قرائت آنارشیک به تناوب تکرار شده است.

این تناوب و تکرار در خصوص نمادها و آرم های این احزاب نیز صادق است. گل سرخ و درخت، پای ثابت نمادهای سازمانی اقمار پ.ک.ک در ترکیه (شكل 1) به شمار می رود، کودار نیز در تداوم این سنت، درختی با تنه قهوه ای را در زمینه ای سبز به عنوان سمبل سیاسی خود انتخاب کرد و پرچم قبلی خود (که خورشید در حال طلوع بود) را کنار گذاشت.

ماهیت کودار؛ آنارشیسم قومی

متعاقب کنگره اخیر، کودار در متنی موسوم به «قرارداد اجتماعی جامعه آزاد شرق» به منزله یک منشور، اهداف، آرمان ها و راهبردهای خود را تعریف و اعلام کرد. در این منشور کودار نظام «کنفدرالیسم دموکراتیک» را برای اداره کردستان ایران پیشنهاد می کند. اصالتاً این ایده از تفکر دولت ستیز و آنارشیست عبدالله اوجالان ریشه می گیرد که مدعی است نظام دولت – ملت قادر به اداره جوامع امروزی نبوده و برای اداره یک جامعه باید به دموکراسی انجمن ها روی آورد. این نظریه بازتولیدی سطحی از اندیشه های آنارشیست های قرن 19 میلادی است که قصد داشتند اداره جامعه را از دولت گرفته و به شوراها و انجمن های اجتماعی منتقل نمایند. منشور کودار در توضیح مفهوم کنفدرالیسم دموکراتیک می گوید:

«دولت‌‌ـ ملت و مليگرايي، مانعي جدي در برابر نهادینهشدن و گسترش دموکراسي و آزادي جامعه است. به جامعه القا ميکند که تنها راه رسيدن به آزادي و ارادهمندي سياسي و اجتماعي، تشکيل دولت ميباشد. اما وضعيت کنوني خاورميانه و بحراني که جامعهي جهاني با آن مواجه شده، نشان از عدم كارايي مدل دولتـ ملت دارد… در نظام كنفدراليسم دموکراتيک، مرجع تصميمگيري جامعه است. بحث، تصميمگيري و اجراي امور از سوي نيروهاي دموکراتيک جامعه و مبتني بر انتخابات است. دموکراسي به صورت مستقيم با مشارکت تمامي تنوعات موجود در جامعه به مطلوبترين شکل ممکن اجرا خواهد گشت. در اين نظام فرد انتخابشونده و مجريان، تنها حق اجراي تصميمات جامعه را دارند».

این سازمان در ادامه خواستار اعطای خودگردانی یا خودمختاری به نواحی کردنشین شده و آن را لازمه کنفدرالیسم دموکراتیک می نامد:

«حداقليترين شرط لازم جهت آنكه كنفدراليسم دموكراتيك با دولت ايران زير يك سقف سياسي مشترك بهسر برد، پذيرش استاتوي خودمدیریتی دموكراتيك است. بايستي خاطر نشان ساخت که هدف خودمدیریتی دموكراتيك سهيم شدن در اختيارات دولتي نيست بلکه شكلگيري مديريت يا اتوريتهي دموكراتيك جامعه در چارچوب مرزهاي کنوني ايران ميباشد. پيداست كه رسيدن به چنين استاتويي از طريق يك قانون اساسي دموكراتيك برقرار خواهد گشت كه نمود سازش ميان جامعهي دموكراتيك و دولت است. در غير اين صورت، كنفدراليسم دموكراتيك بهطور يكطرفه به برقراري خودمدیریتی دموكراتيك اقدام خواهد كرد».

این نظام پیشنهادی بر اساس حق تعیین سرنوشت یا حق جدایی خواهی بنا شده است. در این صورت واحد کنفدرال هرگاه اراده کند حق خروج از حاکمیت سرزمینی و تشکل کشور مجزا را خواهد داشت. علاوه بر این کودار مدعی مدیریت و اداره سایر بخش های کردنشین ایران نیز است و در منشور خود می آورد:

«خلق کورد علاوه بر شرق كوردستان در ديگر نواحي و مناطق ايران نيز سکونت دارد. خلق کورد در هر جاي ايران به سازماندهي خويش در چارچوب کمون، مجالس شهر و بخش و يا استان مبادرت ورزیده، هيئت اجرايي خود را انتخاب کرده و نمايندگان خود را به کنگرهي کودار ميفرستند».

 

نقش ترکیه و نقشه راه کنش گری سیاسی در کودار

پژاک که قبلاً به صورتی آشتی ناپذیر سعی در براندازی جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با نظامی سکولار و فدرال داشت، با تغییر در تاکتیک و کادر رهبری تصمیم به مذاکره با دولت گرفته است. به نظر می رسد آنها قصد دارند این رویه را موازی با مذاکرات آشتی اوجالان با دولت ترکیه به پیش برند.

در واقع اوجالان با ارزیابی اشتباه از احتمال استانداری فریدون همتی، در زمستان 1392 و با قرینه سازی و تعمیم تحولات ترکیه به ایران تصور کرد می توان، روندهای سیاسی مشابهی را آغاز نمود. با این فرض وی ابتدا از پژاک در زمستان 1392 خواست تا با دولت ایران وارد مذاکرات مشابهی شود و سپس با تغییراتی مشابه در درون پژاک سعی کرد مقدمات این امر را فراهم کند.

پژاك، در کنگره حزبی خود در رابطه با تعاملات جدید با دولت اعلام کرد:

«حقوق مردم کرد در چهارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی قابل تحقق است. می توان از طریق مذاکره با جمهوری اسلامی در همین شرایط فعلی هم این حقوق را بدست آورد».

این عبارات در رسانه ها و تحلیل های سیاسی به معنی سعی در نزدیکی هر چه بیشتر پژاک به جمهوری اسلامی تفسیر شد. اما در عین حال به نظر می رسد می بایست در راستای سیاست های جدید اوجالان و قرینه سازی مشابه تفسیر شود. این تغییر نگاه از سوی دو جبهه حمایت می شود. نخست آن دسته از آپوئیست هایی که قائل به مهندسی سیاسی دقیق از سوی اوجالان در خصوص حل مسئله موسوم به کُرد می باشند و تدابیر وی را در این خصوص می ستایند و دسته دوم آن گروه از تحلیل گران و استراتژیست های ترکیه که معتقدند ایران هزینه بسیار کمی در خصوص مسئله کُرد نسبت به سایر دولت ها متقبل شده است و می بایست توپ را در زمین خود تحویل بگیرد. آن ها از اقدام متقابل پژاک/کودار در حوزه کُردی ایران با اشتیاق زیادی صحبت می کنند. زیرا ورود ایران به این بازی از دیدگاه آنان بیرون از دو نتیجه نیست. یا ایران مانند دولت ترکیه رفتار کرده و با به رسمیت شناختن گروه های تروریست به مذاکره مستقیم با آنها می پردازد که در این جا مخاطب اولیه و اصلی ایران، پژاک/کودار و به طریق اولی اوجالان خواهد بود. این وضعیت به نفع سیاست ترکیه است، زیرا در نهایت خود را پیشتاز گشایش های کُردی در منطقه معرفی می کند و یا اینکه ایران در برابر چنین تغییراتی مقاومت خواهد کرد که منجر به آغاز مجدد درگیری هاي مسلحانه می شود. در این صورت نیز ترکیه بازنده نخواهد بود زیرا می تواند مدعی شود در حالی که آرامش را به جنوب شرق خود بازگردانده است، کردستان ایران در ناآرامی ناشی از تبعیض قومی به سر می برد.

تصور حمایت ایران از جناح های تندرو و مخالف سازش درون پ.ک.ک در تركيه طرفداران زیادی دارد. ترک ها بر این باورند که ایران سال ها از پ.ک.ک به مثابه یک کارت برنده علیه ترکیه استفاده کرده است، اما از نظر آن ها امروز فرصتی تاریخی در دست است تا با استفاده از ظرفیت همکاری اوجالان- ترکیه بخش قدرت تخریبی پ.ک.ک از طریق پژاک به سمت ایران هدایت شود و در مقابل ترکیه به عنوان الگو و «بهشت کردها» در منطقه مطرح گردد.

انتشار فیلم های بازجویی اوجالان در سال 1999 که توسط «حسن آتیلا اوغوز»، افسر اطلاعاتی ترکیه، ضبط شده بود؛ نشان از آمادگی اوجالان برای همگرایی منطقه ای کردها به نفع ترکیه دارد.[1] آن چه در این محاسبه نادیده گرفته شده است وزن اندک و تأثیرگذاری کمتر مسائل قومی در سیاست و جامعه ایرانی، ویژگی های ملي گرايانه جمعیت کردهای ایرانی و گستره تأثیرگذاری آنها در مقایسه با سایر کشورها است.

برآمد

پ.ک.ک در یک دهه گذشته سعی کرده است از طریق گسترش هژمونی تبدیل به سازمانی بین المللی از اروپا تا خاورمیانه شود. این برنامه با کنترل شهرهای کردنشین سوریه تا اندازه زیادی به سود پ.ک.ک پیش رفت و با شکست کنگره موسوم به ملی در هولیر دچار سکته شد. اما افزایش دینامیسم سیاسی این حزب در سیاست ترکیه وضعیت را به نفع آن با ثبات نگه داشت و اکنون قصد دارد از طریق دخالت و کنترل افکار سیاسی در بین کردهای ایرانی زمین بازی وسیع تری برای خود تعریف کند. این پروژه از طریق پژاک و ملایمت تاکتیکی آن و تلاش جهت مذاکره با ایران اجرایی می شود.

هر چند سازمان جدید دست کم تا امروز به موضع گیری مشخصی دست نزده است و کیفیت خوانش و برخورد آن با مسائل روز تا اندازه زیادی مبهم مانده، با این حال خشونت سابق پژاک و سوء نیت این سازمان علیه موجودیت کشور و امنیت داخلی آن، در آنچه تحت عنوان قرارداد اجتماعی منتشر کرده، هویدا است.

به همین میزان، سازماندهی افراد مسلح تحت عنوان یگان های دفاع شرق کردستان در کنفرانسی با همین نام نشان از چنین برنامه هایی دارد. در اعلامیه کنفرانس یگان های شرق کردستان آمده است:

«دفاع مشروع به منزله یکی از اصول بنیادین جهت گذار از شیوه های کلاسیک مبارزاتی جای مفهوم نبرد رهایی بخش ملی را گرفت. بر طبق اصل دفاع مشروع، از نیروهای نظامی نه در راستای ایجاد سلطه و حاکمیت محلی بلکه به عنوان اصلی طبیعی جهت حفظ موجودیت و دفاع از جامعه و ارزشهای آن استفاده میگردد. در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران به عنوان رژیمی سرکوبگر که در آن بزرگترین نیروهای سرکوب در قالب سپاه و وزارت اطلاعات سازماندهی شده و هر نوع مطالبه‌ی خلق ها با خشونت روبرو می گردد و اعدام، یکی از سیاست های اساسی این نظام می باشد، وجود یک نظام دفاعی برای خلق کورد و دیگر خلق ها اصلی غیرقابل اغماض می باشد».

همچنين، گرایش اوجالان در چند سال گذشته به دولت ستیزی و آنارشیسم افزایش پیدا کرده تا جایی که اوصاف مفهوم دولتدر ادبیات وی، و به پیروی از او پژاک، با اوصاف اهریمن و شیطان برابری می کند.

به لحاظ فسلفی دولت ستیزی (آنارشیسم) در تقابل با دولت گرایی قرار دارد و صفت عمده ایران در ذهن اوجالان با توجه به متن و تحلیل محتوای موسوم به پیام عبداله اوجالان به کنگره دمکراتیک اسلام «دولت گرایی» است. در این پیام اوجالان ایران را با اوصافی مرتبط و همسان مانند: دولت گرا، ملی گرا، تحمیل کننده دولت- ملت توصیف می کند؛ در حالی كه ترکیه و عربستان با چنین ویژگی هایي مورد انتقاد قرار نگرفته اند. در این پیام آن چه در برابر عربستان مورد اشاره اوجالان قرار می گیرد اقتدارگرایی و فاشیسم دینی است.

در مقابل، خشم وی در خصوص وحدت ملی ایران و سیاست های مربوط به آن در پس مفاهیم ایدئولوژیک و مبهم بالا پنهان شده است و هدف اصلی نه خود مفاهیم بلکه جوهره آن ها یعنی امنیت و وحدت است. از آن جایی که اوجالان خود را مظهر دولت ستیزی تصویر کرده به نظر می رسد در صورت استمرار روند فعلی ایران جایگاه بسیر منفی تری در آراء و نظرات وی کسب کرده و تبدیل به دشمن مرکزی شود. انعکاس چنین رویکردی نیز به پیام و گفتار محدود نخواهد ماند، بلکه در عرصه امنیت منطقه ای نمود پیدا خواهد کرد؛ چراكه، پ.ک.ک و اوجالان ظرفیت های متعددی جهت گشایش یک جبهه جدید علیه ایران دارد.

 

[1]- رک: تصاویر تکان دهنده از بازجویی عبدالله اوجالان در ۱۹۹۹: من سرباز دولت هستم؛ آماده خدمت به دولت ترکیه ام؛ www.kordha.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *