تامین سوخت پروازهای دوبی از «نفت ایران»
خبرگزاری رویترز بر اساس گفتههای منابع صنعت و تجارت نفت گزارش داده که سوخت هواپیمای تولید شده از نفت ایران مورد استفاده هزاران پرواز فرودگاه دوبی و احتمالا یک شرکت نظامی آمریکایی قرار میگیرد.
این گزارش که سه شنبه ۳ اردیبهشت ماه منتشر شد حاکی است که دوبی، یکی از نزدیکترین متحدان آمریکا هماکنون بزرگترین مشتری میعانات گازی ایران است و روزانه دهها هزار بشکه میعانات گازی ایران را خریده و در پالایشگاه شرکت ملی نفت امارات تبدیل به سوخت هواپیما میکند.
سوخت تولید شده در این پالایشگاه به فرودگاه دوبی که دومین فرودگاه پر پرواز جهان است منتقل میشود.
رویترز مینویسد که در تماس با مدیر اجرایی این پالایشگاه، وی از دادن اطلاعات در مورد حجم خرید روزانه میعانات گازی ایران توسط این شرکت خودداری کرده است.
میعانات گازی نوعی نفت بسیار سبک و مرغوب است که بةصورت مایع از برخی میدانهای گازی بیرون میآید و بهترین ماده خام برای تولید بنزین هواپیما است. بر اساس گزارشها ایران روزانه ۳۶۰ هزار بشکه میعانات گازی تولید میکند.
مشاور پیشین شورای عالی امنیت ملی: وزارت اطلاعات احمدینژاد، یک ماشین سرکوب تمام عیار بود
شاهین دادخواه، مشاور پیشین شورای عالی امنیت ملی و عضو پیشین تیم مذاکره کننده هستهای که در دی ماه ١٣٨٩ به اتهام جاسوسی بازداشت شده است؛ چهارمین نامهاش از زندان اوین را به جریانات داخل وزارت اطلاعات و تلاش برای اعمال نفوذ در این سازمان توسط احمدینژاد اختصاص داده است. وى وزارت اطلاعات زیر نظر احمدینژاد را به یک ماشین سرکوب تمام عیار مانند سازمان اس اس هیتلر تشبیه کرده است.
به گزارش «کمپین صلح فعالان در تبعید»، متن کامل چهارمین نامه دکتر شاهین دادخواه از زندان اوین به شرح زیر است:
متن نامه
یکی از ملزومات مهم در دنیای مدرن امروز برای همهٔ دولتها، داشتن سرویسهای اطلاعاتی-امنیتی قوی و کار آمد و تخصصی است. زیرا در زندگی جدید داشتن اطلاعات عامل اصلی قدرت محسوب میشود. به همین دلیل نیز احمدینژاد و حامیانش همواره از سال ۱۳۸۴ که به قدرت رسیدند سعی کردند تا به هر نحو شده بر ساختار وزارت اطلاعات تسلط یابند.
این تلاش برای دسترسی به منابع اطلاعاتی و آرشیوهای آن بود تا برای توسعه قدرت و دستیابی به اهداف جناحی خود استفاده کنند. زیرا این اطلاعات کلید راه یابی به اتاقهای پشت پرده قدرت و رمز حذف یا ترور سیاسی چهرهها و جناحهای سیاسی محسوب میشد.
با این دیدگاه میتوان دریافت که چرا احمدینژاد طی سالهای ۸۴ به بعد برای اعمال قدرت بر وزارت اطلاعات و ساختار آن سماجت کرده است. و در کابینه اول خود غلامحسین محسنی اژهای را به عنوان وزیر اطلاعات معرفی کرد. در آن زمان اعتقاد بر این بود که هماهنگی کامل بین او وزارت اطلاعات هست. اما اعمال فشارهای احمدینژاد بر وزیر انتصابی برای تغییر ساختار و عزل و نصبهای داخل وزارت اطلاعات عاقبت محسنی اژهای را به ستوه آورد. و اختلافات در تابستان ۸۸ علنی شد.
احمدینژاد اصرار داشت ساختار وزارت را مطابق با میل و اهداف سیاسی خود تغییر دهد. زیرا دریافته بود که بدنه و ترکیب پرسنلی آن با او همراه نیستند و از اهداف او حمایت نخواهند کرد. از جمله اهداف او نابودی و حذف کامل هر فردی بود که منتقد یا مخالف وی باشد، حتی اگر این فرد از عالیترین مقامات نظام باشد.
وی انتظار داشت وزارت اطلاعات کلید اسناد، آرشیوها و توان خود را برای این اهداف در اختیار بگذارد. در واقع نگاه او به وزارت اطلاعات مانند پتکی بود که هرگاه لازم باشد بر سر مخالف خود فرو آورد و یا حد اقل تهدیدی کار آمد باشد.
در حالی که نگاه دولتهای مدرن و پیشرفته به سرویسهای اطلاعاتی به منزله یک بانک اطلاعاتی کار آمد است که علاوه بر جمع آوری اطلاعات، آنها را تحلیل و دسته بندی کرده و قدرت نتیجه گیری و پیش بینی لازم را نیز داشته باشد. در چنین سرویسهایی انتخابات نیز بر اساس تخصص و شایستگی است نه وابستگی جناحی و سیاسی. اما نگاه احمدینژاد به وزارت اطلاعات به مثابه یک ماشین سرکوب تمام عیار مانند سازمان اس اس هیتلر بود.
به این خاطر در سالهای ۸۸-۸۴ وی سعی کرد معاونین و افراد پر نفوذ در وزارت اطلاعات را که مخالف خود تلقی میکرد بر کنار یا بازنشست کند. اما این اقدامات او با واکنش بدنه وزارت مواجه شد. زیرا تغییرات در داخل وزارت باید مطابق آیین نامه و ضوابط داخلی آن صورت میگرفت و این امر دستیابی احمدینژاد به اهداف خود را محدود و حتی در مواردی مسدود میکرد. طبیعتا این فشارها و دخالتها نارضایتی و مخالفتهای زیادی را با احمدینژاد و حامیانش بر انگیخت.
لازم به ذکر است تا پیش از این پرسنل وزارت اطلاعات سربازان گمنام امام زمان نامیده میشدند و عملا وزیر اطلاعات از سوی رهبر تعیین میشد. همین طور دخل و تصرف در این وزارت خانه نیز با نظر و امر رهبری بود. اما احمدینژاد آنقدر زیاده خواه بود که همه چیز را برای خود میخواست.
عاقبت این دخالتها و فشارهای احمدینژاد منجر به اختلافات شدید با محسنی اژهای وزیر اطلاعات وقت شد و در تابستان ۸۸ پیش از شروع به کار دورهٔ جدید ریاست جمهوری وی را از سمت خود بر کنار کرد. اگر چه احمدینژاد چند ساعت پس از برکناری سریعا تصمیم خود را عوض کرد و او را ابقا کرد اما دیگر محسنی اژهای تا پایان کار دولت در کابینه حضور نیافت.
این فشارها و دخالتها در دورهٔ دوم ریاست جمهوری احمدینژاد که حیدر مصلحی به عنوان وزیر اطلاعات معرفی و نصب شده بود ادامه یافت. زیرا احمدینژاد متوجه شده بود که حدود ۶۰% از پرسنل وزارت اطلاعات در انتخابات ۸۸ به میر حسین موسوی رای داده بودند. عاقبت در زمستان ۸۹ احمدینژاد مصلحی را از وزارت اطلاعات بر کنار کرد و خود به عنوان سر پرست مسئولیت وزارت را بر عهده گرفت. اگر چه به فاصله چند روز مجددا مصلحی در پست خود ابقا شد، اما گفته شده است که در این چند روز از برخی اسناد محرمانه و اطلاعات طبقه بندی شده در آرشیو وزارت کپی برداری نموده و نزد خود نگاه داشته است تا در فرصت مقتضی علیه مخالفان خود استفاده کند.
ابراز تاسف جمهوری باکو از تحرکات ضد ایرانی در پی حرکت یکپارچه ملی گرایان
تحرکات ضد ایرانی صورت گرفته در ماههای گذشته در خاک جمهوری باکو از سوی تجزیه طلبان با واکنشهای تندی از سوی عناصر ملی گرا روبرو شد و معادله بازی به سختی علیه این رژیم زیاده خواه تغییر کرد. ملی گرایان تهدیدات صورت گرفته را تبدیل به یک فرصت نموده و سعی کردند به بهترین وجه از بازی آغاز شده از سوی عوامل ضد ایرانی و عناصر دولتی و نیمه دولتی از جمله برخی نمایندگان پارلمان باکو بهره برداری کرده و مسائلی را مطرح کنند که رژیم باکو هیچگاه توان پاسخ گویی و تاب تحمیل آن رل نداشت.
وطن خواهان و ملی گرایان معتقدند که مرزهای کنونی کشورهای جهان بنا بر کنوانسیونهای بین المللی از جمله معاهده ژنو غیرقابل تغییر بوده و دولتها موظفاند به حاکمیت ملی یکدیگر احترام بگذارند، اما در صورت طرح ادعاهای گزاف از سوی دیگران این ایران است که محق است در خصوص تجدید نظر در خصوص مرزهای ملی خود در مقام مدعی قرار گیرد.
به گزارش وبسایت آذریها حجم مقالات، مصاحبههای و گزارشهای منتشره در رسانههای ایرانی در این مورد بینظیر بود و به جرات میتوان گفت در هیچ دورهای شاهد چنین واکنشهای شدیدی از سوی ایرانیها نسبت به جمهوری باکو نبودیم. این موفقیت به واقع موفقیت آذریها وطنخواه است که با حس تعهد ملی، اراده آذربایجان را به منصه ظهور گذاشتند.
منابع دیپلماتیک: توافق ایران و آژانس انرژی اتمی برای ادامه مذاکرات
منابع دیپلماتیک در گفتوگو با خبرگزاریهای آسوشیتدپرس و رویترز از توافق آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ایران برای از سرگیری مذاکرات در ماه مه میلادی، ماه آینده، خبر دادند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس روز جمعه، ۳۰ فروردین، به نقل از دو دیپلمات نوشت که این مذاکرات اواسط ماه مه برگزار خواهد شد.
خبرگزاری رویترز نیز اگرچه به نقل از منابع خود از سرگیری مذاکرات ایران و آژانس بینالمللی در ماه مه را تایید کرده، اما نوشته است که هنوز هیچ روز مشخصی برای آن تعیین نشده است.
این دهمین دور از مذاکرات آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ایران از اوایل سال ۲۰۱۲ میلادی و زمانی محسوب میشود که آژانس تردیدهایی را در رابطه با برنامه اتمی ایران ابراز کرده و احتمال داده است که این برنامه اهدافی نظامی داشته باشد، اگرچه این نهاد بینالمللی از مدتها قبل از آن نتوانسته است که از تمام تاسیسات ایران بازرسی کند.
زلزله ۵/۲ ریشتری آذربایجان شرقی را لرزاند
زلزلهای به بزرگی ۵/۲ ریشتر ساعاتی پیش شهر «تسوج» در استان آذربایجان شرقی را لرزاند.
خلیل ساعی، مدیرکل بحران استان آذربایجان شرقی در گفتوگو با خبرنگار «حوادث» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در این باره گفت: این زلزله که در ساعت ۱۵:۹ رخ داد، ۵/۲ ریشتر بزرگی داشته است.
وی با بیان اینکه تاکنون گزارشی مبنی بر وارد شدن خسارت ناشی از این زلزله به ما مخابره نشده است، اظهار کرد: با فرماندار شهر تسوج در ارتباط بودهام و مدیریت بحران این شهر در آمادگی کامل است.
به گفته مدیرکل بحران استان آذربایجان شرقی، زلزله ۵/۲ ریشتری تسوج در شهرستانهای تبریز، آذرشهر، عجبشیر، بناب و مرند نیز احساس شده است.
حبیب حسینقلیزاده مدیر روابط عمومی اورژانس آذربایجان شرقی نیز به ایسنا گفت: تاکنون موردی از مجروحیت در پی زلزله ۵/۲ ریشتری تسوج مخابره نشده است.
وی همچنین گفت: در پی وقوع زلزله با اورژانسهای شهر مراغه، شبستر و... ارتباط گرفتیم که خوشبختانه تا این لحظه هیچ موردی از مجروحیت و حوادث ناشی از زلزله مخابره نشده است.