Get Adobe Flash player

چند رسانه ای

به دنبال ما

ورود به سایت

در یاد کوشنده خستگی ناپذیر پان ایرانیست، سرور ابراهیم میرانی

 

۲۸ دیماه سال ۱۳۸۸ یکی از تلخ‌ترین ایام برای اندامان حزب پان ایرانیست بود زیرا که در وبلاگ ساده سازمان جوانان که برای اطلاع رسانی پیرامون مواضع حزبی و با حداقل امکانات همچون گذشته راه اندازی شده بود مطلع شدند که دکتر ابراهیم می‌رانی مسئول تشکیلات حزب پان ایرانیست در استان خوزستان برای همیشه دوستان وهمرزمان خود را پس از سال‌ها مقاوت در برابر بیماری سرطان ترک گفته است.

برای آشنایی با می‌رانی باید نگاهی کرد به مقاطعی که او در عرصه مبارزاتی و سنگرحزب پان ایرانیست شجاعانه ایستادگی می‌کرد. دکتر می‌رانی حقوقدان و وکیل دادگستری بود که از دیرباز در سنگر ضد استعمار تلاش خستگی ناپذیری در راه برقراری حاکمیت ملی در ایران انجام داده بود.

حاصل این کوشش‌ها حبس‌ها در سال ۶۴ و تهدید‌ها و موانع جدی حاکمیت علیه ایشان بود. دکتر می‌رانی مردی مقتدر و در رسالت و وظایف حزبی نترس و کوشا بود. چشمانی نافذ و بیانی صریح داشت، به هنگامه دیدار پوتین از ایران مقاله «هدف از سفر تزار پوتین به ایران چیست؟ را نوشت و شجاعانه با توجه به نیات روسیه در ایرانپوتین را تزاری خطاب کردکه در بی‌کفایتی و خواب خرگوشی وزارت امور خارجه ایران و در راس آن منوچهر متکی وزیر امور خارجه وقت، تلاش دارد ترکمنچای دیگری اینبار با غارت سهم ایران در دریای مازندران وبدون جنگ به ملت ایران تحمیل کند.

 

شایان ذکر است که وزارت اطلاعات از دادن لقبی درخور منوچهر متکی از سوی دکتر می‌رانی به شدت عصبانی شده بود. در زمان مدیریت دکتر می‌رانی در خوزستان جوانان شایسته‌ای با حزب پان ایرانیست آشنا شدند که هم اینک تعداد زیادی از آن‌ها در راه ایستادگی از آرمان و اعتقاد خود یا پشت می‌له‌های زندان روزگار به سر می‌برند یا از حقوق اجتماعی خویش محرومند و میلاد دهقان عزیز سی و پنج روز است که در بازداشتگاه وزارت اطلاعات خوزستان تحت بازجویی قرار دارد دکتر می‌رانی توانست جوانانی شایسته و آرمانخواهی را تربیت کند. می‌رانی مسئولی دلسوز و شجاع بود در زمان بازداشت و فشار بر روی اعضای حزبی همچون پدر دلسوز پیگیر کارهای آنان بود. به عنوان مثال خوب به یاد دارم زمانی که ابوالفضل عابدینی در سال ۸۶ به دلیل پوشش اعتصابات کارگری نیشکر هفت تپه در خوزستان بازداشت شد، رسانه‌های حکومتی مافیای شکر هفت تپه با حمایت عناصر دیگربه عابدینی اتهام بمب گذاری در مناطق حساس خوزستان را بستند و در تلاش بودند ندای حق طلبانه این جوان شجاع خوزستانی را از صحنه خارج کنند. اما شادروان می‌رانی داهیانه مانند پدری مهربان و با زبانی حقوقی و برهانی قوی به یاری ابوالفضل برخاست و این همرزم جوان خود را تنها نگذاشت و دستور داد یاران حزبی به شفاف شدن مساله بکوشند تا احقاق شده و اصل مطلب روشن شود.

دکتر می‌رانی سدی محکم در برابر عوامل استعماری از جمله گروهک خلق عرب در را بر روی عناصر ارتجاع در خوزستان تنگ کرده بود و از هر راهی برای افشای این جریان ضد ایرانی که دستش به خون هموطنان بسیاری آلوده است بهره می‌برد.

فعالیت‌های شجاعانه او برای آگاهی رسانی به جوانان عرب زبان و همچنین مناظره ‌های مختلف با رهبران خلق عرب در رسانه‌های برون مرزی چهره کریه این فرزند نامشروع استعمار را روز به روز برای همگان روشن می‌کرد فعالیت حزب پان ایرانیست دکتر می‌رانی پیش از مرگ با بینش صحیحی که نشانه سال‌ها مدیریت و مبارزات او بود کوشید تا از مدیریتی قوی و جوان در حزب حمایت کند و راه را برای استمرار حرکت قدرتمند و اصولی بگشاید. ایشان به همراه سرور کرمانی و شهریاری به استمرار صحیح و اصولی کوشش‌ها نظر داشتند و کوشیدند موانع را رفع و حامی جدی تحولات اساسی در حزب باشند. اولین جلسهٔ رسمی و خارج از تهران سازمان جوانان با حمایت شادروان می‌رانی و تحت حمایت ایشان شکل گرفت. او با نگاهی صحیح به افق کوشش‌ها و مسیر حرکت با نظر به ناصبهٔ جوانان در این عرصه طی مقاله‌ای در حاکمیت ملت گفت ما نمی‌می‌ریم ما زنده‌ایم.

در سومین سال فقدان او یاد و خاطره او را زنده نگه می‌داریم و با خود عهد می‌ بندیم تا برقراری آرمان‌های نهضت پان ایرانیسم که همانا چیز جز سربلندی ایران نیست دست از کوشش نخواهیم کشید.

پاینده ایران
۲۷ دی ماه ۱۳۹۱