رفراندم حق تعیین سرنوشت برای قراباغ
مناقشه قراباغ که ریشه اصلی آن را باید در جدایی هفده شهر قفقاز از ایران جستجو کرد، یکی از درگیریهای عمده قومی منطقه قفقاز است که بین آذریها و ارمنیها رخ داد. از اوایل قرن حاضر میلادی درگیریهای مهمی بین ارامنه و آذری زبانهای قفقاز رویداده است که در نهایت بعد از فروپاشی شوروی ارامنه طی جنگهایی توانستند کنترل قره باغ را بر عهده بگیرند.
از نظر جمهوری باکو قره باغ یک سرزمین «اشغال» شده است که باید به این کشور باز گردد، اما مردم آنکه عمدتا متشکل از ارامنه هستند چنین تمایلی از خود بروز نمیدهند. مگر اینکه جمهوری باکو در نظر داشته باشد از طریق بیرون راندن ارامنه از خاک قراباغ به هدف خود دست یابد. اما مشکل اینجا است که کشورهای غربی چنین اجازهای به باکو نمیدهند. منازعه قراباغ یک مقصر بیشتر ندارد و آن سران مجنون و دیوانه جمهوری باکو از جمله ابوالفضل ایلچی بیک هستند. مردم مسلمان و ارمنی قراباغ سالها در کنار هم زیستند. در طول زندگی این مردم در چارچوب ایران هیچ کشتار و قتل عام و خونریزی قومی رخ نداد. اما ایلچی بیک به محض به قدرت رسیدن با اوهامی پوچ به ارمنستان حمله کرد، اما فساد اداری موجود در ارتش باعث شد تا ارامنه بتوانند به آسانی با پرداخت رشوه به سران ارتش و برخی دولتمردان موفقیتهایی کسب کنند. از سوی دیگر نبود روحیه نظامی و جنگی در بین ارتش و سربازان باکو باعث میشد که سربازان از جبهههای جنگ بگریزند. سربازان باکو ترجیح میدادند از خانواده و دهات خود دفاع کنند تا ماهیتی جدید و ناشناخته به نام کشور جمهوری باکو.
اما به هر حال در طی این جنگ ایلچی بیک باعث شد تا ارامنه بتوانند بیست درصد از اراضی که قبل در کنترل باکو بود را در اختیار بگیرند. رژیم باکو از تعبیر اشغال برای این بخش از خاک خود استفاده میکند.
بر اساس معیارهای حقوق بشری و قواعد حقوق بین الملل وضعیت اشغال و اشغالگری یک سرزمین توسط نیروهای بیگانه، یکی از موارد چند گانهٔ اعمال حق تعیین سرنوشت از طریق برگزاری رفراندم است. اما با این حال معلوم نیست که چرا جمهوری باکو با برگزاری چنین همه پرسیای که اجازه انتخاب سرنوشت را به خود انسانها میدهد موافق نیست.
جمهوری باکو بعد از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ تشکیل شد و از همان بدو تشکیل نیز کنترلی بر قرا باغ نداشت بنابراین این ادعا که قراباغ از مدتها پیش، بخشی از خاک جمهوری باکو بود، محلی از اعراب ندارد. ایلخان شاهین اوغلو رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک اطلس این کشور! در تابستان سال ۱۳۹۱ در گفتگو با تلویزیون دولتی ترکیه از طرح دولتش برای ایجاد خودمختاری برای قره باغ سخن به میان آورده بود.
مشروعترین و عقلانیترین راه حل برای مسئله قراباغ مراجعه به آرای عمومی است. اگر جمهوری باکو واقعا معتقد است که قراباغ تحت اشغال ارامنه است، باید به حق تعیین سرنوشت و انتخاب مردم آنجا احترام گذاشته و قبول نماید که به زور نمیتوان عدهای را به عنوان شهروند نگه داشت. اگر کشور باکو یک کشور قدیمی و باسابقه بود، که علاوه بر ماهیت سیاسی دارای ماهیت تاریخی به شمار میرود، شاید میشد از این موضوع صحبت کرد که اجزای یک کشور مسبوق با سابقه را که مردم آن دارای تجربه همزیستی میباشند و در گذشته مرزها و استانهای مشخصی داشته نمیتواند از هم جدا باشد. اما در اینجا مناقشه در مورد ماترک به جا مانده از شوروی است، نه بازسازی یک کشور قدیمی.
ارسلان مغانی/وب سایت آذریها